|
نگاهی به سریالهای جدید تلویزیون که این روزها مراحل تصویربرداری را پشت سر میگذارند
بازگشت طنازها
گروه فرهنگ و هنر: سریالهای تلویزیونی همیشه جزو پرمخاطبترین برنامههای شبکههای مختلف سیما بودهاند که مخاطبان با هر طیف و نگرشی براساس سلیقه خود دنبالکننده سفت و سخت آنها میشدند اما در چند سال اخیر از یک سو با هجوم سریالهای شبکه نمایش خانگی با رنگ و لعاب لاکچری و پرهزینه و از سوی دیگر به دلیل افت محسوس سریالهای برخی شبکههای پرمخاطب، دیگر از آن استقبال بالا از سریالهای تلویزیونی خبری نیست مگر در چند مورد خاص که تعدادی از سریالها با استقبال بالای مخاطبان مواجه بودهاند. بدون شک یکی از چالشهایی که سازندگان سریالها تلویزیون طی چند سال اخیر با آن دست و پنجه نرم میکنند، رقابت نابرابر با سریالهای شبکه نمایش خانگی است؛ جایی که ستارههای سینما با دریافت دستمزدهای نجومی جولان میدهند. البته نمیتوان دلیل کاهش مخاطب سریالهای رسانه ملی را تنها سریالهای نمایش خانگی دانست و در این میان نباید از افت شدید کیفیت کار گروه فیلم و سریال یکی، دو شبکه صداوسیما براحتی گذشت؛ شبکههایی که روزگاری پرمخاطبترین و بهترین سریالهای تلویزیون را به روی آنتن میبردند اما چند سالی است جز یکی، دو سریال، مابقی آثارشان از کممخاطبترین سریالهای تلویزیون به شمار میرود که امیدواریم با حضور رئیس جدید سازمان، سریالسازی در صداوسیما به لحاظ کیفیت به ریل سابق خود بازگردد. با همه این اوصاف این روزها هنرمندان بسیاری، به سختی مشغول تولید سریالهای مختلف برای شبکههای گوناگون هستند. در این گزارش به 6 مورد از این پروژهها پرداخته شده که قرار است پس از اتمام مراحل آمادهسازی از شبکههای یک، ۲ و ۳ سیما روی آنتن بروند و در این میان حضور 2 سریال طنز خودنمایی میکند. *** خوشنام
سریال «خوشنام» به تهیهکنندگی احمد زالی و کارگردانی علیرضا نجفزاده برای شبکه یک سیما تولید میشود. احمد زالی، تهیهکننده سریال «خوشنام» درباره تولید این مجموعه تلویزیونی برای شبکه یک سیما گفت: طرح اولیه سریال «خوشنام» نخستینبار سال ۱۳۹۶ توسط محسن کیایی ارائه شد، طرح بسیار جذاب و پر از اکت و داستانهای شیرینی بود و در ذیل این متن داستانی اخلاقی و اجتماعی روایت میشد که میتوانست محصول آن یک اثر جذاب با فضایی مفرح باشد. وی ادامه داد: این طرح به گروه فیلم و سریال شبکه یک ارائه شد و توسط محسن کیایی و علی کوچکی کار نگارش آن آغاز شد. نگارش فیلمنامه حدودا تا سال ۹۷ طول کشید و انصافا برای ۳۰ قسمت زحمات زیادی کشیده شد، در نهایت ما در سال ۹۹ با نزدیک شدن به زمان تولید با کارگردانان مختلفی برای ساخت این مجموعه گفتوگو کردیم. بهترین گزینهای که علاقهمند به این فیلمنامه و ایده نهفته در آن بود علیرضا نجفزاده بود که با انگیزه بسیار به ما اضافه شد. تهیهکننده «خوشنام» بیان کرد: بعد از نهایی شدن فیلمنامه تصمیم گرفتیم با توجه به فضای عمومی کار که یک درام شیرین و دارای اکتهای کمدی و طنز است، در انتخاب بازیگران سختگیرانه عمل کنیم و سراغ چهرههایی برویم که در عرصه کمدی و طنز چه در سینما و چه در تلویزیون سابقه درخشانی داشتند. زالی تصریح کرد: سریال ما بعد از یک وقفه چند هفتهای که به علت درگیر شدن اغلب بازیگران و عوامل با بیماری «کووید-۱۹» ایجاد شده بود، وارد فاز مجدد تولید شد. هومن حاجیعبداللهی، شهره لرستانی، فریده سپاهمنصور، نیلوفر رجاییفر، محمدرضا داوودنژاد، مهرداد ضیایی، ساناز سماواتی، الهه جعفری، سیامک ادیب، سلمان خطی، فرزاد حاتمیان، سیدرضا حسینی، پروین ملکی و مهری آلآقا بازیگران این سریال هستند.
***
بینشان
شبکه ۳ سیما که زمانی پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون از این شبکه روی آنتن میرفت، این روزها شاهد فیلمبرداری سریال تلویزیونی «بینشان» به کارگردانی راما قویدل است. سریال تلویزیونی «بینشان» به کارگردانی راما قویدل، نویسندگی مشترک آزیتا ایرایی و مهدی حمزه و تهیهکنندگی مرتضی رزاقکریمی در منطقه غرب تهران جلوی دوربین رفت. با شروع فیلمبرداری این پروژه، مجید واشقانی و نیلوفر پارسا ۲ بازیگری بودند که جلوی دوربین فرشاد گلسفیدی رفتند. این سریال دارای چند نقش اصلی با بازی بازیگران مطرح تلویزیون و سینما است که بزودی آنها نیز جلوی دوربین میروند. مجید واشقانی در نقش «مسعود» که از خانوادهای نسبتا مرفه است، قصد ازدواج با «ریحانه» با بازی نیلوفر پارسا را که از خانوادهای فرهنگی و خواهر دوست و همکلاسی «مسعود» در دانشگاه است، دارد و درام عاشقانهای بین این ۲ نفر در «بینشان» در جریان است. این بازیگر نامآشنا، پیش از این سابقه بازی در سریالهای مختلف تلویزیون را داشته است و «بینشان» دومین همکاری وی با راما قویدل پس از سریال «دیوار شیشهای» است. نیلوفر پارسا نیز حضور در تلویزیون را با بازی در یک اپیزود از سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» تجربه کرد و سپس با بازی در نقش «بیتا» در سریال «آوای باران» شناخته شد. «برنا»، «از یاد رفتهها» و «بهترین نقش زندگی» از جمله دیگر آثار تلویزیونی این بازیگر است. همچنین با گذشت ۱۵ روز از تصویربرداری، پرویز فلاحیپور به عنوان بازیگر نقش اصلی مرد این پروژه جلوی دوربین میرود. پرویز فلاحیپور در «بینشان» نقش خبرنگار پیشکسوتی با نام شهاب را ایفا میکند که همچنان در تلاش است کار خود را متعهدانه انجام بدهد و به اصول و تعهد خود به عنوان یک فعال رسانهای وفادار بماند. این سریال ۳۰ قسمتی به نویسندگی مشترک آزیتا ایرایی و مهدی حمزه برای پخش از شبکه ۳ سیما ساخته میشود.
***
تبوتاب
سریال «تب و تاب» به کارگردانی داریوش مختاری بتازگی جلوی دوربین رفته است. مهدی شفیعی، تهیهکننده سریال «تب و تاب» درباره این مجموعه بیان کرد: تصویربرداری سریال «تب و تاب» با موضوع ملودرام اجتماعی از روز یکشنبه ۲۱ شهریور با ضبط صحنههای خارجی آغاز شد. این سریال با موضوع خانواده ایرانی و توجه به سبک زندگی آماده میشود. وی افزود: در این مجموعه تلاش شده تا موضوعاتی که خانواده با آن درگیر است را در بستر یک ملودرام اجتماعی روایت کنیم. این سریال در ۲۵ قسمت آماده خواهد شد و امیدواریم طبق برنامهریزی کار پیش برود. این تهیهکننده در ادامه درباره پیشبینی زمان تصویربرداری سریال گفت: در شرایط معمول با تلورانس ۵ تا ۱۰ درصدی، تصویربرداری سریال نزدیک به ۶ یا ۷ ماه تصویربرداری دارد اما متاسفانه شرایط با توجه به شیوع کرونا قابل پیشبینی نیست. تمهیدات لازم برای پیشگیری در کار انجام میشود اما ابتلا به بیماری قابل پیشبینی نخواهد بود. با توجه به این مهم که سریال تعدد بازیگر و تنوع لوکیشن خواهد داشت، امیدواریم بدون مشکل و بروز اتفاقات غیرمترقبه کاری باکیفیت و در خور توجه ارائه دهیم. در این سریال محمود پاکنیت، فرشته سرابندی، حدیث نیکرو، خیام وقارکاشانی، عطا عمرانی، نسرین مرادی، فهیمه مومنی، ریحانه رضی و افسانه ناصری به ایفای نقش میپردازند. تعدادی از عوامل اصلی سریال عبارتند از: نویسنده و کارگردان: داریوش مختاری، تهیهکننده: مهدی شفیعی، مدیر فیلمبرداری: علیمحمد قاسمی، مدیر تولید: میلاد لکی، مدیر صدابرداری: علیرضا نویننژاد، طراح صحنه و لباس: پیام حسین سوری و طراح چهرهپردازی: علیرضا خورشیدی. «دلشوره» از جمله آثار داریوش مختاری، کارگردان مجموعه «تب و تاب» است. سریال «تب و تاب» در گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما تولید میشود. نویسندگی سریال پرمخاطب «اغما» و کارگردانی فیلم تلویزیونی «دلشوره» از آثار مهم داریوش مختاری، کارگردان مجموعه «تب و تاب» است.
***
سرجوخه
یکی از بازیگران اصلی سریال «سرجوخه» به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری و کارگردانی احمد معظمی معرفی شد. ضبط درام امنیتی- اجتماعی «سرجوخه» در داخل و خارج کشور به صورت همزمان ادامه دارد و شهرک دفاعمقدس و سایت هلیکوپتری هلالاحمر از آخرین لوکیشنها بوده است. نیلوفر کوخانی به عنوان یکی از بازیگران اصلی در این سریال حضور دارد که پس از «سارق روح»، «ترور خاموش» و «خانه امن» چهارمین همکاری مشترک صفری و معظمی است. ایفاگر نقش تابان در سریال «خانه امن» که با آن به عنوان بازیگر معرفی شد، در «سرجوخه» نقش رزیتا معروف به رزی را بازی میکند که شخصیت مقابل کیان در این سریال است. او همچنین در سریالهای «مردم معمولی» و «هم بازی» نیز به ایفای نقش پرداخته است. سامان صفاری در نقش «کیان»، حمیدرضا محمدی در نقش «غلامرضا» و آرش آصفی در نقش یک افسر ضدجاسوسی بازیگرانی هستند که تا به حال حضور آنها در سریال رسانهای شده و تا زمان پخش، باقی کاراکترها هم به مرور معرفی خواهند شد. «سرجوخه» به نویسندگی حسین امیرجهانی با روایت ۲ قصه موازی، به زندگی ۲ شخصیت غلامرضا و کیان که از ۲ طبقه اجتماعی مختلف با انگیزهها و کشمکشهای متفاوت هستند، میپردازد.
***
شب بیدار
تصویربرداری سریال «شب بیدار» به کارگردانی رضا ابوفاضلی و تهیهکنندگی علی مهام در گرمدره ادامه دارد. علی مهام تهیهکننده سریال «شب بیدار» گفت: سریال پس از پیشتولید ۲ ماهه وارد فاز تصویربرداری شد و نزدیک به ۲ ماه است که تصویربرداری مجموعه در تهران و اطراف آن در حال انجام است و تاکنون ۳۰ درصد از تصویربرداری انجام شده است. وی ادامه داد: تصویربرداری را با لوکیشن خانه و محل کار یکی از شخصیتهای اصلی (محسن با بازی پرویز فلاحیپور) آغاز کردیم. در این کار چند شخصیت اصلی داریم که بازی ۲ شخصیت اصلی که در تقابل با یکدیگر هستند را پرویز فلاحیپور و عبدالرضا اکبری برعهده دارند. وی درباره تولید و پیشبینی پخش سریال عنوان کرد: ۸۲ بازیگر در سریال جلوی دوربین میروند که به گروه بازیگران اصلی ۲ بازیگر ظرف روزهای آتی اضافه خواهد شد. در این مجموعه بازیگرانی چون پرویز فلاحیپور، عبدالرضا اکبری، فریبا متخصص، شیوا خسومهر، جعفر دهقان، مهدی سلوکی، پویا امینی، سارا احمدیان، بهزاد خداویسی، مریم موسویان و شاهد احمدلو بازی میکنند. سریال «شب بیدار» در گروه فیلم و سریال شبکه ۲ تهیه و تولید میشود.
***
خانه پرتغالیها
سریال جدید شبکه دوم سیما با عنوان اولیه «خانه پرتقالیها» در راه تولید است. «خانه پرتقالیها» به تهیهکنندگی غلامرضا بختیاری در حال حاضر مراحل پیشتولید را میگذراند و از چند روز آینده کلید خواهد خورد. در خلاصه داستان این مجموعه آمده است: در یک خانه قدیمی ۳ طبقه پدربزرگ و مادربزرگ به همراه فرزندانشان زندگی میکنند، در قانونی نانوشته در این خانواده که وضع مالی متوسطی دارند، رسم بر این است که هر زوج صاحب 4 فرزند شود.
فولکسی قدیمی در گوشه حیاط پارک شده که ماجراهای این خانواده را روایت میکند. فضای این سریال فانتزی و طنز است به صورتی که موی همه بازیگران فر و اسمشان با «فر» شروع میشود. سریال «خانه پرتقالیها» را علیرضا شاهرستم و علیرضا تهرانی کارگردانی خواهند کردند. تازهترین سریال شبکه ۲ سیما قرار است در ۲۶ قسمت ۲۵ دقیقهای تولید شود. برخی عوامل تولید این سریال با عنوان اولیه «خانه پرتقالیها» عبارتند از: غلامرضا بختیاری تهیهکننده و علیرضا شاهرستم و علیرضا تهرانی کارگردانان.
ارسال به دوستان
بازی انگلیسی علیه دولت انگلیس!
نوید مؤمن: بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس سختترین روزهای خود را در خانه شماره 10 داونینگ استریت سپری میکند. تشدید بحران سوخت در انگلیس و آثار اقتصادی و معیشتی آن برای شهروندان، سبب شده است جانسون به مانند دیوید کامرون و ترزا می در صف قربانیان خروج از اتحادیه اروپا قرار گیرد! او از معدود محافظهکاران طرفدار خروج از اتحادیه اروپایی بود و پس از رای شهروندان انگلیسی در همهپرسی سال 2016 مبنی بر خروج از اروپای واحد، به سران حزب متبوعش اطمینان داد میتواند به بهترین نحو ممکن پروسه برگزیت را در سایه توافقی مطمئن با اتحادیه اروپایی (برگزیت نرم) مدیریت کند. بیدلیل نبود که سران حزب محافظهکار از همان سال 2016 درصدد جایگزینی جانسون در مسند نخستوزیری برآمدند اما او در سال 2019 توانست به خواسته همیشگی خود برسد! حالا اما هراس عمومی درباره کمبود سوخت، انگلیس را فرا گرفته و دولت در عمل نتوانسته است این بحران را مدیریت کند. برخی اطرافیان جانسون به وی هشدار دادهاند که این بحران حداقل تا یک ماه دیگر به قوت خود باقی خواهد ماند و میتواند منجر به آشکارسازی اعتراضات و خشمی شود که مخالفان برگزیت از سال 2016 میلادی (زمان همهپرسی) آن را با خود حمل کردهاند. جانسون اسیر یک بازی «انگلیسی» شده است! این بازی، از سوی کمپانیهای بزرگ نفتی و سران اتحادیه اروپایی طراحی و مدیریت میشود و خروجی نهایی آن، انهدام دولت طرفدار برگزیت در لندن خواهد بود.
مروری بر آنچه در انگلیس رخ داده است، همه چیز را به وضوح نشان میدهد. در ابتدا، شرکتهای بزرگ نفتی مانند «بریتیش پترولیوم» و «شل» جایگاههای بنزین خود را تعطیل کردند و سیگنال آشکار «کمبود سوخت» را به جامعه انگیس مخابره کردند. همچنین بسیاری از رانندگان حمل سوخت که تا قبل از تحقق خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی، به این کشور سوخت حمل میکردند، از ادامه این فعالیت سر باز زدند. آنها معتقد بودند فعالیت آنها (حمل سوخت) در کشورهای عضو اتحادیه اروپایی به مراتب سادهتر از انگلیس خواهد بود زیرا حدود و ثغور حقوقی فعالیت آنها مشخص و مطابق قوانین اقتصادی و تجاری رایج در اتحادیه است.
اکنون شهروندان انگلیسی به طعنه از جانسون خواستهاند از مخفیگاه خود یعنی داونینگ استریت بیرون بیاید و به آنها درباره شرایط بحرانی و سختی که پس از خروج از اتحادیه اروپایی ایجاد شده، توضیح دهد.
نخستوزیر انگلیس صرفا اعلام کرده است که بحران فعلی، مقطعی بوده و بزودی پایان مییابد. حتی جانسون در یک موضع جنجالی دیگر، مدعی شد که کمبود راننده و سوخت در انگلیس وجود ندارد اما این ادعا با آنچه امروز در این کشور شاهد آن هستیم تطابق ندارد.
مقامات انگلیسی که همواره از فرمول «تفرقه بینداز و حکومت کن» جهت مداخله در سایر کشورهای دنیا استفاده میکردند و خود را سردمدار ایجاد شکاف و منازعه در جوامع هدف میدانستند، امروز قربانی همین بازی شدهاند! به نظر میرسد اتحادیه اروپایی توانسته است در جدال با لندن (پس از تحقق برگزیت)، گسلهای بحران و تفرقه را به طور جدی در جامعه انگلیس فعال سازد. در یک طرف معادله، مخالفان خروج از اتحادیه اروپایی قرار دارند؛ شهروندانی که با وجود برگزاری همهپرسی سال 2016 میلادی، کماکان خواستار استمرار عضویت در اروپای واحد بودند. احزاب کارگر و لیبرال دموکرات نیز رهبری این مخالفان را بر عهده داشتند اما در نهایت، نتوانستند اقدامی در راستای برگزاری همهپرسی مجدد در انگلیس صورت دهند. در آن سوی معادله، طرفداران سرسخت برگزیت حضور دارند؛ افرادی که بیشتر انگیزههای ملیگرایانه و افراطی داشته و توانسته بودند در سال 2016 میلادی، نقش بسزایی را در ترغیب افراد مستقل در رای به خروج از اتحادیه اروپایی ایفا کنند. هماکنون اتحادیه اروپایی با ایجاد بحرانی که زندگی همه شهروندان انگلیسی را تحت تاثیر خود قرار داده است، این گسل و شکاف داخلی را عمیقتر و آشکارتر ساخته و لندن را به کانون بحران در قاره سبز تبدیل کرده است.
اتحادیه اروپایی که خود نیز از برگزیت آسیب جدی دیده است، اکنون درصدد تصفیه حسابی سخت با دولت بوریس جانسون بر آمده و بعید است در این منازعه به سادگی عقبنشینی کند. سران اتحادیه اروپایی قصد دارند این گزاره را به هر نحو ممکن در ذهن دیگر شهروندان اروپایی جا بیندازند که اتخاذ تصمیمی مشابه برگزیت از سوی آنها، نتیجهای جز عقبگرد اقتصادی و بحران در حوزه معیشت آنها نخواهد داشت. اگرچه تاکنون در منازعه لندن- بروکسل، خطوط قرمز معیشتی شهروندان انگلیسی از سوی اتحادیه اروپایی هدف قرار نگرفته بود اما این بار چنین اتفاقی رخ داده و موجودیت انگلیس را هدف قرار داده است. فراموش نکنیم که یکی از تبعات استمرار شرایط فعلی، میتواند جدایی اسکاتلند و حتی ایرلند شمالی و ولز از حاکمیت انگلیس باشد. در هر حال، شواهد و مستندات موجود نشان میدهد این قصه، سر دراز دارد.
ارسال به دوستان
مسابقات جهانی کشتی قطعی شدن 2 مدال در 4 وزن اول
یزدانی و زارع در فینال
رقابتهای کشتی آزاد بزرگسالان قهرمانی جهان در ۴ وزن برگزار شد و حسن یزدانی و امیرحسین زارع به فینال این مسابقات راه یافتند. رقابتهای کشتی آزاد بزرگسالان قهرمانی جهان با برگزاری مسابقات مقدماتی اوزان 61، 74، 86 و 125 کیلوگرم در شهر اسلو نروژ آغاز شد و حسن یزدانی و امیرحسین زارع به فینال این مسابقات راه یافتند.
نتایج کشتیگیران کشورمان به شرح زیر است:
61 کیلوگرم:
در وزن 61 کیلوگرم رحمان عموزاد در کشتی نخست با نتیجه 5 بر صفر از سد گمزاتگادزی هالیدوف از مجارستان گذشت. وی در دور بعد مقابل توشیهیرو هاسگاوا دارنده مدال طلای زیر 23 سال جهان از ژاپن با نتیجه 9 بر 5 مغلوب شد. یکی از ۲ مبارزه نیمهنهایی وزن 61 کیلوگرم عصر دیروز (10 مهر) بین ۲ کشتیگیر ژاپنی و روسی برگزار شد که کشتیگیر روس با نتیجه 10 بر صفر حریفش را شکست داد و به فینال این وزن از رقابتهای جهانی 2021 نروژ رسید. با شکست کشتیگیر ژاپنی در نیمهنهایی و نرسیدن او به فینال، رحمان عموزاد که در دور مقدماتی مغلوب حریف ژاپنی شده بود، از دور رقابتها حذف شد.
74 کیلوگرم:
در وزن 74 کیلوگرم یونس امامی در دور اول با نتیجه 12 بر 2 بایامبادورج انخبایار از مغولستان را مغلوب کرد. وی در دور بعد با نتیجه 12 بر صفر از سد نورکجا کایپانوف دارنده مدال نقره جهان و قهرمان آسیا از قزاقستان گذشت و راهی مرحله یکچهارم نهایی شد. امامی در این مرحله مقابل آوتاندیل کنتچادزه دارنده مدال نقره جهان از گرجستان با نتیجه 10 بر یک مغلوب شد. کشتیگیر گرجستانی نیز در دیدار نیمهنهایی مقابل نماینده اسلواکی شکست خورد و با عدم صعود وی به فینال، کار یونس امامی نیز تمام شد و وی از گردونه مسابقات کنار رفت.
86 کیلوگرم:
در وزن 86 کیلوگرم حسن یزدانی پس از استراحت در دور نخست در دور دوم با نتیجه 12 بر 2 عظمت دولت بیکوف از قزاقستان را مغلوب کرد. وی در دور بعد و در مرحله یکچهارم نهایی اتهان راموس از پورتوریکو را با نتیجه 10 بر صفر از پیش رو برداشت و راهی مرحله نیمهنهایی شد. بعد از فینالیست شدن دیوید تیلور با ضربه فنی مقابل حریف آذربایجانی، حسن یزدانی دومین مبارزه نیمهنهایی وزن 86 کیلوگرم را مقابل آرتور نایفونوف روس برگزار کرد. در حالی که نایفونوف در المپیک کشتی نزدیکی را مقابل یزدانی به نمایش گذاشته بود، قهرمان المپیک 2016 ریو این بار کشتی حسابشدهای مقابل حریف روسش گرفت و با نتیجه 2-8 وی را شکست داد. به این ترتیب فینال وزن 86 کیلوگرم همان فینال المپیک خواهد بود که بین پادشاه و جادوگر برگزار میشود. پیش از این پیج رسمی اتحادیه جهانی کشتی در اینستاگرام لقب پادشاه را به حسن یزدانی و لقب جادوگر را به دیوید تیلور داده و افراد زیادی در دنیا منتظر این مبارزه خواهند بود که عصر امروز یکشنبه در اسلو برگزار خواهد شد.
125 کیلوگرم:
در وزن 125 کیلوگرم امیرحسین زارع پس از استراحت در دور اول در دور دوم با نتیجه 6 بر صفر دزیانیس خرامیانکوف از بلاروس را مغلوب کرد و راهی مرحله یکچهارم نهایی شد. وی در این مرحله با نتیجه 10 بر صفر نیکولاس گویازدوفسکی دارنده مدال برنز جهان از آمریکا را از پیش رو برداشت و راهی مرحله نیمهنهایی شد. امیرحسین زارع و طاها آکگول برگزارکننده آخرین مسابقه نیمه نهایی روز اول مسابقات کشتی آزاد جهانی بودند. کشتیگیر 21 ساله کشورمان که ۲ ماه قبل در توکیو به مدال برنز سنگینوزن المپیک رسیده بود، مقابل حریف عنواندار خود از ترکیه که او هم در المپیک 2020 به مدال برنز رسید، این مبارزه را با نتیجه 4 بر صفر به پایان رساند و دومین کشتیگیر ایرانی بود که در 4 وزن اول به فینال رسید.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با دکتر جلال درخشه درباره مؤلفهها و اصول حاکم بر سیره سیاسی امامرضا(ع)
جهاد تبیین راهبرد رضوی
اشکان صدیق: سالهای پایانی عمر مبارک حضرت امام رضا(ع) مربوط میشود به دوران ولایتعهدی ایشان که در تاریخ زندگانی ائمه اطهار(ع) بیسابقه است. امامی معصوم و مفترضالطاعه بنا به شرایطی مجبور میشوند یک مقام حاکمیتی را که همتراز خلافت است، قبول کنند؛ حربهای بسیار خطرناک که مأمون برای آسیب زدن به تشیع و خنثی کردن جریان اعتراضات پیروان اهلبیت، علیه امام رضا(ع) به کار میگیرد. اما آنچه بسیار پراهمیت و قابل تأمل به نظر میرسد، شیوه و روش مواجهه حضرت رضا(ع) با این صحنهسازی و توطئه مأمون است. برای فهم دقیق روش و مؤلفههای حاکم بر سیره سیاسی امام رضا(ع)، به طور عام در دوران امامت و به طور خاص در دوران ولایتعهدی، با دکتر جلال درخشه، استاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) گفتوگو کردیم. ***
* آقای دکتر درخشه! پرسش اصلی ما در این مصاحبه درباره اصول حاکم بر سیره سیاسی امام رضا(ع) است. برای شروع بفرمایید به لحاظ تاریخی، امام رضا(ع) در چه شرایط اجتماعی و سیاسیای زندگی میکردند و با چه دشمنانی رو به رو بودند؟
امام رضا(ع) با ۳ خلیفه عباسی (هارونالرشید، امین و مأمون) همعصر بودند و به طورکلی دوران زندگانی امام رضا(ع) همراه با آشفتگیهای فراوانی بود. گستردگی سرزمینهای اسلامی و بروز شورشها و قیامهای فراوان سبب شد حکومت به طور مستقیم خود را در مقابل شخص امام قرار ندهد اما همچنان به آزار و اذیت و قتل و تبعید شیعیان ادامه میداد. در میان خلفای عباسی بعد از منصور، هارونالرشید سختگیرترین و ظالمترین خلیفه در برابر شیعیان و ائمه شیعه بود. در زمان وی فشار بر علویان افزایش یافت و شیعیان با به شهادت رسیدن امام کاظم(ع) در شرایط بسیار سختی قرار داشتند. در آثار تاریخی، هارونالرشید اینگونه توصیف شده است:«به ریشهکن کردن علویان و هر کس از ایشان پیروی کند سوگند خورد و گفت تا کی وجود خاندان علی بن ابیطالب را تحمل کنم؟ به خدا سوگند به طور قطع، آنها را میکشم و حتما پیروانشان را به قتل میرسانم». دستگاه خلافت عباسی پس از به شهادت رساندن امام کاظم(ع) در صدد بود امام رضا(ع) را نیز به شهادت برساند اما هارون از ترس شعلهور شدن حرکتهای اعتراضی علویان تصمیم گرفت از فشار بر شیعیان بکاهد.
البته باید این نکته را اضافه کرد که در عین حال شرایط آنچنان دشوار بود که امام رضا(ع) تقیه پیشه میکردند. پس از مرگ هارونالرشید و خلافت 5 ساله امین، همچنان این روند ادامه داشت و با درگیریهای امین و مأمون بر سر خلافت بحرانهای حکومت عباسی تشدید شد. در مقطع یادشده فرصت مناسبی برای ترویج امر تعلیم و تربیت در بین شیعه فراهم و شبکه ارتباطات شیعیان در این دوران بسیار قوی و بهتر از قبل شد. پیروزی مأمون بر امین، تا حدود زیادی اوضاع را متحول کرد. مأمون در سیاست خود، تدبیر جدیدی در برخورد با شیعیان و امام رضا(ع) در پیش گرفت و پیشنهاد ولایتعهدی یا خلافت به امام رضا(ع) را مطرح کرد؛ اقدامی که تا پیش از این سابقه نداشت و شاید بر خلاف ظاهر آن خطرناکترین اقدام در راه ضربه زدن به سازمان شیعه بود. مأمون پیشنهاد ولایتعهدی یا خلافت به امام رضا(ع) را به این دلایل مطرح کرد: محبوبیت امام نزد ایرانیان، فرونشاندن قیامهای علویان در سرتاسر قلمروی اسلامی، تخطئه ادعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت امویان و عباسیان و مشروعیت دادن به خلافت عباسی، زیر سؤال بردن عقاید شیعه مبنی بر عدم جواز همکاری با حکومت جائر، در کنترل داشتن امام به عنوان اصلیترین کانون معارضه با حکومت، دور کردن امام از مردم و وجهه دینی و الهی بخشیدن به حکومت عباسی. به گفته شهید مطهری، مأمون عالمترین خلفا و بلکه شاید یکی عالمترین سلاطین جهان است. از همین رو ابزارهایی که وی برای مقابله با جریان امامت در پیش گرفت، بسیار زیرکانه طراحی شده بود، تا حدی که هنوز هم علت اصلی برخی اقدامات وی آشکار نشده و در این زمینه حتی میان علمای شیعه اختلاف نظراتی وجود دارد. مواضع سیاسی امام رضا(ع) در زمان هر یک از خلفا بنا به ملاحظاتی که پیش از این ذکر شد، متفاوت بوده است. امام در زمان پیش از ولایتعهدی و در زمان هارون، در مدینه به سر میبردند و اقداماتشان در نهایت تقیه بود، البته گزارشهای چندانی از این دوران در دست نیست. پس از مرگ هارون در سال دهم امامت حضرت رضا(ع) و آغاز درگیری میان امین و مأمون و بروز آشوب و ناامنی در سراسر سرزمینهای اسلامی، فرصتی برای امام رضا(ع) فراهم شد تا بیش از پیش به ارشاد، تعلیم و آموزش شیعیان بپردازند. در دوران پس از هارون، با وجود تمهیدات وی برای بروز نکردن اختلاف، درگیری میان امین و مأمون بر سر حکومت بالا گرفت. درست در همین زمان فرصتی برای قیامهای علویان فراهم شد تا از فرصت به وجود آمده و ضعف دستگاه عباسی حداکثر استفاده را ببرند. از قیامهای این دوره میتوان به حرکت ابن طباطبا در کوفه، زید بن موسی بن جعفر در بصره، ابراهیم بن موسی بن جعفر در یمن و محمد بن جعفر صادق در مدینه اشاره کرد که در تمام قیامهای یادشده با توجه به محبوبیت اهلبیت(ع) در میان عامه مردم، دعوت به سوی خاندان اهلبیت و مخالفت با عباسیان از شعارهای محوری محسوب میشد. بر اساس شواهد موجود، امام رضا(ع) از هیچیک از این قیامها حمایت علنی نفرمودند و در برخی موارد نیز دعوت آنها را برای پیوستن به قیام نپذیرفتند. بررسی ماهیت واقعی این قیامها، شعارها، رهبران آنها و مواضع امام در قبال این حرکتها، بخش مهمی از اصول اساسی تفکر سیاسی شیعه را آشکار میکند. مأمون پس از پیروزی بر امین با احساس خطر از شرایط یادشده و وجود چنین قیامهایی به منظور فرونشاندن قیامهای علویان و دلایل دیگری که ذکر شد، امام را به مرو دعوت کرد. در نهایت، امام ناگزیر به مهاجرت به مرو شدند و حرکت سیاسی ایشان از همین نقطه، شکل دیگری به خود گرفت. امتناع مکرر حضرت از قبول دعوت مأمون، سفر به مرو به تنهایی و بدون همراه بردن خانواده، بیانات حضرت هنگام خداحافظی از اهلبیتشان، رویدادهای رخ داده در مسیر حرکت حضرت از مدینه تا مرو، حضور ایشان در نیشابور و سایر منزلگاهها، بیان احادیث و ملاقات با شیعیان در طول مسیر، همه حاوی پیامهای سیاسی خاصی برای شیعیان بود که گاه بنا بر شرایط موجود امکان بیان صریح و عمومی برخی از آنها وجود نداشت. نقطه اوج جهتگیریهای سیاسی حضرت هنگام پیشنهاد مأمون برای واگذاری خلافت یا ولایتعهدی اتفاق افتاد. پاسخها و مواضعی که حضرت در این برهه و پس از قبول ولایتعهدی در مقابل مأمون اتخاذ کردند، حاوی اصول اساسی تفکر سیاسی امامت شیعه است.
* از منظر شما آیا با مطالعه و تفحص و تحقیق در سیره و زندگی سیاسی و اجتماعی امام رضا(ع) میتوان به اصولی کلی و اساسی دست یافت؟ اگر پاسخ مثبت است، این اصول و مبانی چیست و چگونه در حیات مبارک حضرت رضا(ع) تحقق و بروز یافت؟
مطالعه دقیق سیره حضرت ما را به مولفهها و اصولی بنیادین میرساند که بنده ابتدا آنها را به صورت تیتروار عرض میکنم سپس به تشریح هریک از آنها میپردازم. آن اصول عبارتند از: تبیین اصل امامت، رویکرد مبارزه منفی، رویکرد تقیه و سیاستورزی امام در جایگاه ولایتعهدی.
تبیین اصل امامت: کلیدیترین مفهوم در اندیشه سیاسی امام رضا(ع) امامت و ولایت است. ارتباط وثیقی میان اندیشه سیاسی اسلام و مفهوم «امامت» وجود دارد. «امامت» کمال دین است و رشد همهجانبه و تعالی بشریت در گرو توجه و پیروی از امامت است. امامت در بیان شیعه به عنوان یکی از اصول اعتقادی محسوب میشود و به فرموده امام رضا(ع) «آیا مردم به قدر امامت و جایگاه آن در امت پی بردهاند و شناخت دارند تا اختیار ایشان در آن جایز باشد؟ بیتردید امامت قدری جلیلتر و شأنی عظیمتر و مکانی بلندتر و جانبی منیعتر و باطنی عمیقتر از آن دارد که مردم به جهت عقل و خرد خود بدان رسند یا آنکه به اختیار خود امامی را منصوب کنند. بیشک امامت منزلتی است که خداوند ابراهیم خلیل را پس از نبوت و مقام خلیلاللهی در مرتبه سوم بدان مخصوص ساخته و فضیلتی است که بدان مشرف فرموده و نامش را بلندآوازه ساخته، پس خداوند فرمود: «و {به یاد آر} آنگاه که ابراهیم را پروردگارش به اموری چند بیازمود و او آنها را به انجام رسانید. {خدای} گفت: تو را برای مردم امام برگزیدم».
طرح امامت از نظر اعتقادی و فرهنگی از اصیلترین مبانی ایدئولوژیک اسلام و از نظر سیاسی- اجتماعی از بارزترین پایههای اندیشه سیاسی شیعه است. امامت بیش از آنکه یک بحث کلامی و فلسفی باشد، موضوعی مربوط به زندگی اجتماعی است که رهبری سیاسی یکی از بارزترین خصیصههای آن به شمار میرود و به همین دلیل حیاتیترین و زندهترین بحث در میان مباحث مذهبی است و از این حیث در قلمروی جامعهشناسی، علم سیاست، حقوق اساسی و... نقش بسزا و تأثیرگذاری دارد. از دیدگاه اسلامی، دولت و حکومت در قالب «امامت» مطرح میشود. امام معصوم در عین اینکه زعامت دینی و دنیوی مردم را به عهده دارد، از همه حیث شایستهترین فرد برای تصدی حکومت است. البته باید توجه داشته باشیم که تقلیل شأن امامت به امر حکومت صحیح نیست. شهید مطهری شأن امامت را در 3 وجه ذکر میکند: ولایت تکوینی، مرجعیت دینی و آخرین و پایینترین وجه نیز زعامت سیاسی. از این میان، وجه اول و دوم جزء جداییناپذیر امامت است و امام بدون آن دو صلاحیت امامت را نخواهد داشت اما وجه سوم مبتنی بر وجود شرایط و زمینه مناسب است و در برخی شرایط ممکن است امام فاقد زعامت سیاسی جامعه باشد. بر این اساس زعامت سیاسی از ارکان تعریف امامت به شمار نمیرود. از دیدگاه روایات، ولایت تکوینی مقولهای است مقوم امامت و از عناصر جداییناپذیر آن. این به آن معناست که اگر ائمه در زمان خودشان حکومت را به دست نداشتند، نقصانی در شأن و مقام ایشان نیست، بلکه امام در هر زمان و مکانی شایستهترین و باصلاحیتترین فرد برای اداره حکومت است، زیرا اصل امامت بر این اساس است که امام راهنمای دین و دنیای مردم باشد و حکومت و قدرت سیاسی یکی از ابزارهای امام است که اگر شرایط فراهم شود و زمینههای آن مساعد باشد، امام به آن اقدام میکند. از همین رو طرح بحث امامت از سوی امام رضا(ع) صرفا ویژگی دینی نداشت و امام با تبیین ابعاد مختلف مقام امامت و ولایت، اصول سیاسی خاصی را ایراد میفرمودند که در ۳ محور کلی قابل دستهبندی است:
1- معرفی جایگاه و مقام امامت
2- نفی حکومت غیرولایی، تصریح بر غاصبانه بودن آن و تأکید بر حق اهلبیت در حکومت و خلافت
3- تبیین جایگاه امامت در تاریخ سیاسی اسلام
رویکرد مبارزه منفی: امام رضا(ع) در مواضع سیاسی، مشی میانه را اتخاذ کردند که در آن روزگار حد وسط مواضع نسبتا افراطی زیدیان و اهل حدیث بود. زیدیان بر لزوم «قیام بالسیف» در مقابل حکام جور تأکید داشتند و گاه بدون توجه به مساعد بودن شرایط و آگاهی از پیامدهای قیام، دست به حرکتهای مسلحانه میزدند که در اغلب موارد با شکست ایشان، وضعیت بر شیعیان سختتر میشد. از سوی دیگر اهل حدیث هم با استناد به مبانی خاص خود هر گونه حکومتی را مشروع میدانستند و بر لزوم اطاعت از آن تأکید میورزیدند. مبارزه منفی در شرایطی که قیام مسلحانه بیاثر مینمود و حتی با فرض پیروزی و به نتیجه رسیدن قیام، امکان تشکیل حکومت (مطابق با اصول و مبانی شیعی) وجود نداشت، بهترین راهبرد به حساب میآمد. مبارزه منفی امام در مقابل دستگاه حاکم به طور خاص در جریان ولایتعهدی به طور آشکاری نمود دارد. برخی اقدامات امام را به صورت مختصر خدماتتان میگویم:
- امام در مدینه به نامه یا نامههای مأمون پاسخ ندادند.
- با وجود اینکه مأمون دستور داده بود ایشان خانوادهشان را همراه خود ببرند، حضرت هیچ یک از اعضای خانواده را همراه نبردند و به گونهای خاص با اعضای خانواده خداحافظی کردند که بر بازنگشتن و نارضایتی حضرت از مسافرت دلالت داشت.
- بیان صریح حق ولایت امام معصوم در مسیر راه نیشابور و حتی در ملاقات با مأمون
- امام در خراسان نیز همچنان از قبول ولایتعهدی سر باز میزدند.
- استدلالات منطقی امام در برابر اصرار مأمون و تصریح ایشان به اینکه حکومت حق مأمون و خاندانش نیست و وی در ارائه این پیشنهاد صداقت ندارد.
- پس از پذیرش ولایتعهدی، امام رضا(ع) به یاران نزدیک و حتی شخص مأمون سرانجام این ماجرا را بیان فرمودند.
- طرح شرط «عدم دخالت در عزل و نصب و سایر امور حکومتی» که به نظر میرسد مأمون مجبور به پذیرش این شرط امام رضا(ع) شد، زیرا امام پیش از این به صراحت و قاطعیت موضع منفی خود را اعلام کرده بودند و عملا مأمون شکست خورده و ناکام بود، پس در پی چاره و راهکاری بود. با مطرح شدن شروط از سوی امام رضا(ع) مأمون بلافاصله شرطها را پذیرفت و خرسند شد که ظاهرا به اهداف خود رسیده است اما باید توجه داشت در جریان ولایتعهدی ملاحظات بسیاری وجود دارد.
طرح شرط در ضمن قبول ولایتعهدی پس از مخالفت چندین باره امام بر چند مطلب مهم دلالت دارد: از یک سو امام نارضایتی خود را اعلام کردند و از سوی دیگر مشروعیت نداشتن حکومت مأمون را رسما اعلام فرمودند. همچنین حضور ظاهری امام در دستگاه خلافت عباسی سبب شد به طور موقت فشار علیه علویان برداشته و فراغتی برای آنان حاصل شود. علاوه بر این، در ضمن فرصتهایی که پیش میآمد مانند جلسات مناظره یا نماز عید مجالی برای امام به منظور نشر معارف اهلبیت و رفع شبهات جهان اسلام و دفاع از اسلام در برابر سایر ادیان و نیز انجام امر به معروف و نهی از منکر بود. از بسیاری جهات فرصت یادشده، در تاریخ ائمه بویژه پس از دوران حکومت حضرت علی بیسابقه مینمود. به همین دلیل، هر چند امام بر اساس شرطهای اولیه در هیچ امر حکومتی دخالت نمیفرمودند اما گاه بر مبنای اصل امر به معروف و نهی از منکر، انحرافات و اشکالات سیاسی و اجتماعی را بدون هیچ ملاحظهای تذکر میدانند. برخی معتقدند یکی از عواملی که مأمون تصمیم به شهادت امام رضا(ع) گرفت، همین انتقادات امام از وی بود.
رویکرد تقیه: تقیه و رفتارهای تقیهآمیز نه تنها در تاریخ اسلام منحصر در شیعه نیست، بلکه باید آن را رفتار طبیعی و معتدل و احتیاطآمیز انسانها تلقی کرد که در عرف بیشتر اقوام و ملل سابقه دارد. این اصل، نقشی کلیدی در حفظ مکتب اهلبیت(ع) داشته و سبب حفظ و نجات شیعیان از گزند دشمنان شده است. تقیه عملی ساده نیست، بلکه به مثابه چتری وسیع و فراگیر شامل اجزا و بخشهای عملکننده است که با استفاده از ابزارهای گوناگون توانسته از موجودیت شیعیان دفاع کند. در مجموع میتوان گفت تقیه اظهار هر گونه اعتقاد یا عمل مخالف حق است به خاطر دفع ضرر جانی، مالی و آبرویی، البته بدون پایبندی قلبی و درونی به آن اعتقاد یا عمل و بلکه اعتقاد داشتن به خلاف آن. گاه تقیه با سکوت است و گاه با اظهارنظر برخلاف عقاید. علاوه بر اینها تقیه در برخی اوقات مستلزم همکاری با حاکم جائر (در امور مباح و غیرحرام) است. اهمیت تقیه از نگاه امام رضا(ع) تا آنجاست که حضرت تارک تقیه را در حد تارک نماز معرفی میکنند. همچنین نقل شده گروهی از شیعیان برای دیدار امام آمده بودند که امام به آنها اجازه شرفیابی ندادند و یکی از دلایل عدم اذن دخول، بیتوجهی آنان به اصل تقیه ذکر شده است. حضرت میفرمایند: «آنجا که نباید، تقیه میکنید و آنجا که باید، تقیه نمیکنید».
تقیه در سیره امام رضا(ع) راهبردی مستمر و پیوسته است که باید تا ظهور امام زمان(عج) همچنان دوام داشته باشد و بنا به مقتضیات زمانی و مکانی مختلف به کار گرفته شود. از نگاه امام رضا(ع) رعایت تقیه با دینداری در تلازم است. ایشان میفرمایند: «دین ندارد کسی که ورع ندارد، ایمان ندارد کسی که تقیه نمیکند. گرامیترین شما در نزد پروردگار آن کس است که تقوایش بیشتر باشد و تقیه را مورد عمل قرار دهد. خدمت حضرت عرض کردند یا بن رسولالله تا کدام وقت باید تقیه کرد؟ فرمود تا روز معین که روز خروج قائم ما است و هر کس قبل از خروج قائم ما تقیه را ترک کند، از ما نخواهد بود».
فلسفه تداوم و استمرار تقیه از منظر امام رضا(ع)، شرایط سختی است که شیعیان به واسطه محبت اهلبیت با آن روبهرو بودهاند. ایشان در روایت دیگری میفرمایند: «قلم از شیعیان ما برداشته شده، گفتم: ای سرور من! این چگونه میشود؟ فرمود: برای اینکه از آنها در دولت باطل بر تقیه عهد و پیمان گرفته شده است، مردم همه در آسایش هستند ولی آنها خائف بوده و از جان و مال خود میترسند. آنها را به خاطر دوستی ما، نسبت به کفر میدهند ولی ما به خاطر آنها تکفیر نمیشویم، آنها برای ما کشته میشوند ولی ما به خاطر آنها کشته نمیشویم، هر یک از شیعیان ما که مرتکب گناه یا خطایی شود، گرفتار غم و اندوهی میشود که گناهانش پاک میشود، اگر چه گناهان بسیار زیاد باشد».
در همین فقره نقل شده پس از شهادت امام کاظم(ع) برای اینکه از شدت فشار هارون بر امام و شیعیانشان کاسته شود، تا سال ۱۸۷ هجری امامتشان را به طور علنی اعلام نفرمودند و در مدینه فعالیتی که باعث جلب توجهات عمومی شود، نداشتند. در مجموع آنچه در سیره سیاسی امام رضا(ع) به چشم میآید، سفارش و تأکید به تقیه بجا و ترک آن در هنگام لزوم و پرهیز از اقدامات غیرعقلانی است، زیرا در شرایطی که شیعیان و ائمه به واسطه برخی قیامهای شتابزده و حرکتهای اعتراضی زیدیان روزبهروز در شرایط سختتری قرار میگرفتند، حضرت لازم میدانستند مانند ائمه پیش از خودشان این اصل را بیش از پیش مورد تأکید قرار دهند.
سیاستورزی امام در جایگاه ولایتعهدی: همانطور که پیش از این گفته شد، شاید بیشترین مواضع سیاسی امام رضا(ع) در دوران ولایتعهدی اتخاذ شده است. قبول ولایتعهدی و پیامدهای آن از جنبههای مختلف قابل بررسی است. مواضعی که امام در مقابل مأمون اتخاذ میفرمایند، عمدتا بر مبنای شرط اول ایشان یعنی دخالت نکردن در امور حکومت است اما با وجود این، نقل شده امام در برخی موارد نصیحتهایی را به مأمون یا سفارشهایی مبنی بر همکاری با وی فرمودهاند. قبول ولایتعهدی باید در عداد جریان صلح امام حسن(ع) تجزیه و تحلیل شود. بویژه آنکه در هر دو ماجرا هر گونه امکان سوءاستفاده از قرارداد و پیامدهای ناخوشایند آن دو توسط هر دو امام خنثی شده و عملا به صورت غیرقابل عمل درآمده است. مصلحت کلی در اینگونه واکنشهای سیاسی سعی در مشروعیت ندادن به نظام حاکم، افشاگری و خنثی کردن فشارهای تخریبی و ایجاد فضای جدید برای حفظ اسلام و امت از سرکوب و اختناق است. درباره رابطه امام با مأمون پس از ولایتعهدی در امور حکومت، اصل حاکم از سوی امام دخالت نکردن است و ایشان بر اساس حرمت کمک به طاغوت و تأیید وی و نیز شرطی که در ابتدا مطرح فرموده بودند، با هر گونه دخالت مخالفت ورزیدند. به عنوان نمونه هنگامی که مأمون پس از کشتن فضل بن سهل از امام کمک خواست، حضرت به وی فرمودند تدبیر این امور به دست خود مأمون است. در نمونه دیگر مأمون از امام رضا(ع) تقاضا میکند برای یک شهر فرمانداری مورد اعتماد معرفی کنند که در اینجا حضرت شرطهای قبول ولایتعهدی را مجدد به وی یادآوری کرده و در این امر دخالت نمیکنند. حتی زمانی که مأمون از امام تقاضا کرد برای نماز عید و خطبه آن حاضر شوند، حضرت به وی پیغام داده و مجدد شرطهای مشارکت و مداخله نکردن در امور حکومت را یادآوری فرمودند.
در سیره حضرت مواردی هم وجود دارد که شاید بتوان آن را به نوعی دخالت در امور حکومت یا همکاری با آن تعبیر کرد. روشن است که موضع اصولی تفکر سیاسی شیعه، همکاری نکردن با دستگاه حاکم بود و این اصل در رفتار و احادیث امام به صراحت منعکس شده است اما با این وجود، باید توجه داشت به طور ثانوی و بسته به شرایط گاه اجازه همکاری با سلطان صادر شده است. در احادیثی که از امام رضا(ع) در این باره وارد شده، برای همکاری با سلطان همواره یک غرض و فایدهای ذکر شده است؛ غرض از همکاری، حفظ خون همکاریکننده و دفع خطر سلطان از جماعت امامیه است و فایده همکاری اینکه آن شیعه که منصبی از جانب سلطان گرفته، بتواند در حد همان منصب در رفع مظالم و احقاق حقوق مؤمنان بکوشد. در میان شیعیان همکار حکومت، شاخصترین چهره علی بن یقطین است که ستایشهای مختلفی درباره او وارد شده است. در سیره عملی امام با مأمون نیز دیده میشود امام در مصاحبت با مأمون بارها از ریخته شدن خونی جلوگیری کردهاند.
علاوه بر این، مصالحی نظیر عدل و انسجام امت، اصلاح امور، امربه معروف و نهی از منکر و حل و فصل امور مسلمین مبنای برخی سفارشهای امام به مأمون بوده است، زیرا درست است که مأمون حاکم غاصب است اما در هر حال وظایفی دارد و اگر این وظایف رعایت نشود، خطر تهدید شدن جان و مال و ناموس مسلمانان وجود دارد و مردم هم ناگزیر از داشتن امیر یا فرمانروا هستند، هر چند این امیر فاجر باشد. در همین باب امام برای به حداقل رساندن آسیبهای این حکومت توصیههایی میفرمایند:
- حضرت با توجه موقعیت استراتژیک و محوری بغداد در جهان اسلام آن روز، به مأمون پیشنهاد دادند پایتخت خود را به حجاز منتقل کند و در آن شهر مستقر شود.
- هنگامی که مأمون درباره گسترش سرزمینهای اسلامی و فتح سرزمینهای جدید به امام رضا(ع) گزارش میدهد حضرت به وی خاطرنشان میفرمایند مسائل داخلی جهان اسلام به واسطه وجود افراد ناشایست در رأس امور در وضعیت مناسبی قرار ندارد و اولویت خلیفه در درجه اول باید سامان بخشیدن به امور داخلی باشد و باید از اطمینان به افراد ناشایست اجتناب شود. امام رضا(ع) آگاهیشان از اوضاع کلی جهان اسلام و امت مسلمان را به مأمون یادآوری میفرمایند و از وی به خاطر غفلت و بیاطلاعی انتقاد میکنند. حضرت میفرمایند: «از خدا بترس درباره امت محمد(ص) که زمامدار آنها شدهای و این امتیاز به تو داده شد، زیرا تو کار آنها را خراب و به دیگری واگذار کردهای که میان آنها بر خلاف حکم خدا رفتار میکنند. تو خود در این سرزمین نشستهای و مرکز هجرت و محل وحی را واگذاشتهای؛ مهاجرین و انصار مورد ستم قرار میگیرند و هیچ ملاحظهای درباره مؤمنین ندارند. سالها باید بر یک بیچاره مظلوم بگذرد تا بتواند با رنج و مشقت خوراک خود را تأمین کند و کسی را نمیبیند که با او از حال خود شکایت کند و دستش به تو نیز نمیرسد...».
به هر حال اگر بخواهم همه صحبتهای خودم را در یک جمله جمعبندی کنم، باید بگویم سیاستورزی در سیره امام رضا(ع) ذیل اصل امامت، در بردارنده اصولی نظیر نفی حاکمیت طاغوت و نهی همکاری با آن، تقیه، مصلحت و مبارزه منفی در کنار سایر ملاحظات عملی سیاسی است.
ارسال به دوستان
اهدای یک جلد قرآن مجید با دستنوشته رهبر انقلاب در حاشیه آن توسط رئیس رسانه ملی به خانواده نوجوان فداکار ایذهای
تکریم ویژه خانواده علی لندی
گروه اجتماعی: مقام معظم رهبری با اهدای یک جلد قرآن مجید با دستنوشتهای در حاشیه آن از خانواده شهید «علی لندی» نوجوان قهرمان ایذهای تقدیر کردند.
به گزارش «وطنامروز»، نخستین سفر رئیس جدید سازمان صداوسیما به استان خوزستان، همراه پیامی مهم از سوی مقام معظم رهبری به خانواده نوجوان فداکار شهید «علی لندی» بود که با نثار جان خود، نماد از خودگذشتگی را مشق کرد.
در این سفر رئیس رسانه ملی با حضور در منزل این شهید فداکار، یاد و خاطره این نوجوان دلاور را گرامی داشت و به خانواده وی تسلیت گفت.
پیمان جبلی در این دیدار یک جلد کلامالله مجید با دستنوشته رهبر انقلاب اسلامی را که حامل پیامی برای خانواده شهید علی لندی بود به آنها اهدا کرد.
در متن دستنوشته رهبر معظم انقلاب اسلامی آمده است: «اهدا به خانواده گرامی و صبور نوجوان شجاع و فداکار آقای علی لندی که توانست خود را در جایگاه الگوی جوانان و نوجوانان نسل خود به همه نشان دهد؛ رحمت خدا بر او و بر پدر و مادر و دیگر کسانش.
سیدعلی خامنهای 9/۷/1400»
اقدام فداکارانه نوجوان ایذهای در نجات ۲ زن از آتش که منجر به مرگش شد، موجب شد طی پیامهایی جداگانه رؤسای قوا شهادت این نوجوان ایذهای را به خانواده داغدیدهاش تسلیت بگویند.
حالا سرپرست وزارت آموزشوپرورش از گنجانده شدن موضوع رشادتهای این نوجوانان فداکار در کتب درسی خبر داده است.
آنطور که حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش گفته در کتابهای درسی که مهر 1401 عرضه میشود، مطالبی درباره فداکاری شهید لندی گنجانده میشود اما سال جاری مطالب مربوط به این شهید در مجلات رشد، جشنواره فیلم رشد و انتشارات مدرسه خواهد آمد، چرا که وی با فداکاری خود یک تکلیف به گردن همه ما نهاده است و آن تکلیف اشاعه جانبازی، قهرمانی و از خودگذشتگی این نوجوان، از طریق منابع آموزشی و تربیتی است. بنابراین یک کار کوتاهمدت برای سال جاری و یک اقدام بلندمدت برای سالهای آتی برای بازتاب فداکاریهای شهید لندی خواهیم داشت.
وی ادامه داد: فداکاری این شهید در کتابهایی مانند زبان و ادبیات فارسی، آمادگی دفاعی، مطالعات اجتماعی و حتی کتابهای هنر قابل طرح است.
معاون وزیر آموزشوپرورش افزود: یک برنامه بلندمدت نیز خواهیم داشت که این برنامه، خاص آن میدان ارزشی است که شهید لندی در آن پرورش و معنا پیدا کرده است. در چنین زمینهای باید کارگروهی تحت عنوان ارزشها و کتابهای درسی یا شایستگیها و کتابهای درسی تشکیل شود تا نسبت به فضای ارزشی و کتابهای درسی تحلیل و طبقهبندی داشته باشیم. وی افزود: مطرح شد که بحث شهید علی لندی در کنار بحث شهید فهمیده مساله ظریفی است، چرا که ما از این طریق میتوانیم به بچههایمان نشان دهیم مساله ایثار همیشه وجود دارد؛ چه در جنگ و چه در غیر جنگ، بنابراین پرداختن به این ۲ رشادت میتواند به بچههای ما بگوید که هر جا لازم باشد باید ایثار کنید.
ملکی گفت: همچنین مطرح شد اقدام شهید علی لندی را به عنوان یک عمل قهرمانانه معرفی کنیم، زیرا بچهها عمل قهرمانانه را دوست دارند. این هم ایده خوبی است. یک پیشنهاد هم درباره ساختن موشنگرافی مطرح شد که این هم یک شیوه میتواند تلقی شود. بحث دیگر مربوط به ارتباط این اقدام با زمینههای اعتقادی است. یعنی ما داستان شهامت شهید لندی را مطرح کنیم و بعد هنرمان این باشد که آن را به امور اعتقادی وصل کنیم.
وی افزود: به نظر میآید محل طرح داستان شهید علی لندی در کتابهای دوره ابتدایی و دوره اول متوسطه باشد. از مجلات رشد و سایر ابزارها هم میتوان برای طرح این اقدام شجاعانه استفاده کرد.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 120880 نفر
217
طی 24 ساعت 217 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
فضاهای آموزشی کشور بعد از گذشت 19 ماه از ورود کرونا به کشور همچنان بسته هستند و با وجود آغاز سال تحصیلی 1401- 1400 آموزشها مبتنی بر فضای مجازی پیگیری میشود. به منظور تسهیل در امر آموزش و جبران کمبودهای آموزشی، دولت تاکید ویژه بر بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی دارد؛ بر همین اساس حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا که روز گذشته برگزار شد، بر ضرورت سرعتبخشی واکسیناسیون دانشآموزان بالای 12 سال تاکید کرد.
رئیسجمهور با بیان اینکه تمهیدات آغاز آموزش حضوری در مدارس اندیشیده شده است، گفت: در کنار اقدامات انجام شده برای واکسیناسیون معلمان، کادر مدارس، والدین و رانندگان سرویس مدارس، لازم است واکسیناسیون دانشآموزان بالای 12 سال نیز با سرعت انجام شود.
حجتالاسلام رئیسی هماهنگی وزارتهای بهداشت و آموزشوپرورش را در واکسیناسیون دانشآموزان بالای 12 سال ضروری دانست و گفت: برای سرعت گرفتن این کار، وزارت آموزشوپرورش مساعدت کند مدارسی که شرایط مناسبی برای واکسینه کردن دانشآموزان دارند، در اختیار وزارت بهداشت قرار دهد.
رئیسجمهور گفت: با توجه به اینکه برای واکسیناسیون 12 سال به پایین، نظرات علمی مختلفی وجود دارد، لذا تا زمانی که به قطعیت علمی نرسیم، نباید اقدامی در این زمینه انجام شود.
رئیسی در ادامه، عادیانگاری و کمتوجهی به رعایت اصول بهداشتی در مبارزه با ویروس کرونا را بسیار خطرناک دانست و گفت: اینکه عدهای تصور کنند با تزریق واکسن از خطرات ویروس کرونا در امان هستند، نادرست است و با توجه به نظرات علمی همچنان باید شیوهنامهها بین عموم مردم و گروهها و مراکز مختلف، با جدیت رعایت شود.
رئیسی هرگونه ورود و خروج از کشور را نیازمند تزریق واکسن کرونا دانست و گفت: حساسیت به این اقدام در حقیقت صیانت از سلامت مسافران و زائران عزیز است و به مقطع خاصی هم مربوط نمیشود. رئیسجمهور با اشاره به اینکه برای مقابله با ویروس کرونا محدودیتهای هوشمند به مرور جای تعطیلی مراکز را میگیرد، گفت: در شرایط کنونی مراکز علمی و پژوهشی باید برای جبران عقبماندگیهای ناشی از شیوع کرونا، در مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی، نسخهها و راهکارهای مناسب تدوین و ارائه کنند.
* واکسیناسیون مادران باردار در منزل
به منظور تسریع در روند واکسیناسیون در تهران، فرمانده ستاد کرونای این کلانشهر از طرحریزی برنامه واکسیناسیون مادران باردار در منزل خبر داد. علیرضا زالی، فرمانده ستاد مدیریت مقابله با بیماری کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به واکسیناسیون مادران باردار در کشور اظهار کرد: در حال حاضر اطلاعات مادران باردار در تمام مراکز بهداشتی به ثبت رسیده و مادران باردار بهتر است در همان مرکز که کارهای غربالگریشان را انجام دادهاند، واکسن تزریق کنند.
او بیان کرد: بر اساس مطالعاتی که روی واکسن سینوفارم در دنیا انجام شده، این واکسن اثربخشی خوبی در بین مادران باردار داشته است و مادران باردار بالای ۱۲ هفته میتوانند برای تلقیح واکسن سینوفارم اقدام کنند.
فرمانده مدیریت مقابله با بیماری کرونا در کلانشهر تهران تاکید کرد: ما در حال طراحی پروژهای هستیم که کار تزریق واکسن ویژه مادران باردار در منزل به کمک نیروهای فوریتهای پزشکی انجام شود تا مادران باردار از خانه برای انجام واکسیناسیون خارج نشوند و این طرح در صورت تایید نهایی به اطلاع مردم خواهد رسید.
* ورود ۶۰ میلیون دوز واکسن کرونا در یک ماه آینده
از مجموع 80 میلیون دوز واکسن وارداتی کرونا به کشور جمعیت هلالاحمر تاکنون بیش از 52 میلیون دوز واکسن وارد کشور کرده است و آنطور که سخنگوی جمعیت هلالاحمر گفته تا یک ماه آینده ۶۰ میلیون دوز دیگر واکسن کرونا وارد کشور خواهد شد. محمدحسن قوسیانمقدم با بیان اینکه طی ۲ هفته گذشته 12 میلیون دوز واکسن ویژه دانشآموزان و افراد زیر 20 سال وارد کشور شد، گفت: تمام واکسنهای وارداتی در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد و فرآیند واکسیناسیون از طریق این وزارتخانه انجام میشود.
سخنگوی جمعیت هلالاحمر با اشاره به اینکه بنا بر برنامهریزی انجام شده از دهم مهرماه تا دهم آبانماه 60 میلیون دوز واکسن وارد کشور میشود، گفت: نوع این واکسنها سینوفارم بوده و طی این زمانبندی وارد کشور میشود و در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد.
وی اظهار کرد: طی هفته آینده و با توجه به ورود 60 میلیون دوز واکسن در یک ماه میزان واکسنهای وارداتی به 140 میلیون دوز واکسن میرسد.
* ۲۱۷ تن دیگر جان باختند
همچنان آمار متوفیان روزانه کرونا بالاتر از 200 نفر است. بر اساس اعلام وزارت بهداشت از ظهر جمعه تا ظهر شنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۰ بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۱۳۵ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی و یکهزار و ۶۷۳ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۵ میلیون و ۶۱۱ هزار و ۷۰۰ نفر رسید.
متاسفانه در این بازه زمانی، ۲۱۷ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۲۰ هزار و ۸۸۰ نفر رسید. ۵ هزار و ۸۰۲ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۱۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۹۸ شهر در وضعیت نارنجی، ۱۷۶ شهر در وضعیت زرد و ۵۸ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
ارسال به دوستان
آبگرفتگی معابر و خسارت به زیرساختهای شبکه برق سیستانوبلوچستان
توفان حارهای در جنوب ایران
با وجود هشدار سازمان هواشناسی نسبت به توفانی شدن دریا و بارشهای سیلآسا در پی ناپایداری جوی متأثر از پدیده چرخند حارهای جنوب سیستانوبلوچستان، دیروز صبح توفان، شهرهای چابهار، کنارک، نگور، راسک و پلان را درنوردید و باعث آبگرفتی معابر، کوچهها، ایجاد خسارات به زیرساختهای شهری و مراجعه برخی به مراکز درمانی شد. به گزارش «وطنامروز»، هشدارهای سازمان هواشناسی درباره وقوع توفان در شهرهای جنوبی استان سیستانوبلوچستان مدارس برخی شهرها را تعطیل کرد و خیلی از ساکنان این منطقه نیز به جاههای امن پناه بردند. از طرفی همه ارگانهای امدادی نیز به صورت آمادهباش کامل درآمدند و با ایجاد اسکان اضطراری برای خیلیها مانع بروز بحران احتمالی در این منطقه شدند. به گفته مسؤولان استانی، مخاطرات جوی مورد انتظار از توفان شامل بارشهای شدید، رعدوبرق، تندبادهای شدید، سیلاب، بالاآمدن آب دریا و رودخانههای فصلی، افزایش ارتفاع موج و متلاطم شدن دریا است که باید مورد توجه قرار گیرد. البته مسؤولان طی ۲ روز گذشته تاکید کردند برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی توفان، شهروندان به هیچ عنوان برای عکاسی یا تفرج به سواحل نزدیک نشوند، چرا که در حال حاضر بهترین اقدام در خانه ماندن است و هیچ فعالیت دریایی نباید در جنوب استان انجام شود، چرا که برخی اثرات مخاطرهآمیز این چرخند به احتمال زیاد شهرستانهای چابهار، کنارک، دشتیاری، زرآباد، فنوج، قصرقند، سرباز، نیکشهر، جنوب ایرانشهر، بزمان، سراوان، سیب سوران و مهرستان را با شدتهای مختلف تحت تأثیر قرار میدهد. در پی احتمال وقوع حوادثی چون بارندگی شدید و جاری شدن سیل و آبگرفتگی معابر، استاندار سیستانوبلوچستان از مردم خواست به توصیههای ایمنی و اطلاعیههایی که از سوی ستاد بحران استان صادر میشود توجه کنند. حسین مدرسخیابانی اظهار کرد: هر چند امیدواریم بر اساس پیشبینیهای هواشناسی، تداخل توفانهای تابستانی منطقه سیستان از اثرات تخریبی توفند شاهین در شهرستانهای جنوبی استان بکاهد اما لازم است تمام دستگاههای اجرایی و ستاد بحران استان برای برخورد با بدبینانهترین شرایط جوی آماده باشند. وی افزود: در کنار آمادهباش کامل دستگاههای اجرایی و خدماتی استان از مردم عزیز درخواست میکنیم به توصیههای ایمنی گوش کنند تا خدایی نخواسته با مشکل مواجه نشوند.
* تخریب بخشی از زیرساختهای شبکه برق
طبق بررسیها تاکنون تلفات جانی ناشی از توفان موسوم به چرخند حارهای در جنوب کشور گزارش نشده و فقط2 لنج در پی وقوع توفان مذکور غرق شدهاند و آبگرفتگی معابر در برخی شهرهای جنوبی اتفاق افتاده است. البته مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق سیستانوبلوچستان نیز ضمن بیان اینکه توفان به زیرساختهای شبکه برق خساراتی وارد کرده است، گفت: ۱۳ مورد خسارت به شبکه توزیع برق شهرستانهای چابهار، کنارک، نگور، راسک و پلان طی وقوع توفان حارهای وارد شد. خلیل عوضزاده با بیان اینکه ۲۰ اصله پایه فشار متوسط و ضعیف برق تخریب شده است، گفت: پرسنل عملیاتی امور توزیع برق این مراکز جهت رفع خسارت و پایداری مجدد شبکه برق در منطقه حضور دارند و تمام پرسنل و تیمهای عملیاتی توزیع برق سیستانوبلوچستان به حالت آمادهباش کامل درآمدهاند. وی ادامه داد: به دنبال هشدار سطح قرمز در پی وقوع توفان حارهای، جهت مقابله با حوادث احتمالی همه نیروهای عملیاتی، کارکنان ستادی و شهرستانی در حالت آمادهباش کامل قرار گرفتهاند و تجهیزات لازم برای مقابله با حوادث احتمالی در نظر گرفته شده است. همچنین طی این هشدار، تمام مرخصیهای پرسنل مراکز درگیر این اتفاق لغو شد و افرادی که در حال مرخصی بودند نیز به امور مربوطه بازگشتند. معاون توسعه و پیشبینی هواشناسی سیستانوبلوچستان نیز درباره توفان حارهای جنوب گفت: تحلیل آخرین خروجی نقشههای پیشیابی و تصاویر ماهوارهای نشان میدهد حرکت چرخند حارهای شاهین متمایل به سواحل جنوب استان است به طوری که از جمعه تاکنون حدود 100 کیلومتر دیگر به سواحل ما نزدیکتر شده است.
دوستمحمد کلیم اظهار داشت: در حال حاضر چرخند حارهای در نزدیکترین فاصله به سواحل استان از زمان تشکیل قرار گرفته است که حدود 120 کیلومتر با بندرگوادر چابهار و کمتر از 200 کیلومتر با بندر چابهار فاصله دارد. وی افزود: از دیروز تاکنون زبانههای توفان وارد استان شده و در حال توسعه است که ضمن وزش بادهای شدید و گردوخاک، موجب وقوع بارش در حدود 20 ایستگاه هواشناسی و بارانسنجی استان شده است.
کلیم ادامه داد: تاکنون بیشینه بارشها با مقدار 44 میلیمتر از بندر «بریس» گزارش شده است. پس از آن از ایستگاههای «بل ریمدان» و «نگور» در جنوب استان 5/26، « باهوکلات» دشتیاری 18، «کمبل سلیمان» چابهار 13 و شهر چابهار 11 میلیمتر گزارش شده است. وی افزود: وزش باد شدید و گردوخاک مخاطره دیگر متأثر از چرخند حارهای شاهین است که سواحل جنوب شرق استان را درنوردید.
* مراجعه ۵۲ نفر به مراکز درمانی زابل
وقوع توفان در شهرهای جنوبی سیستانوبلوچستان 52 نفر را راهی بیمارستان کرد. سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مراجعه ۵۲ نفر به مراکز درمانی در برخی مناطق سیستان در پی توفانهای ۱۲۰ روزه خبر داد. مجتبی خالدی با بیان اینکه ۵۲ نفر از ساعت ۳ بامداد شنبه به مراکز درمانی زابل مراجعه کردهاند، افزود: در این مناطق ۳ نفر به دلیل توفان بستری شدند. خالدی با اشاره به وقوع بادهای ۱۲۰ روزه سیستان که بومی منطقه جنوب شرق کشور است، گفت: جز توفان ۱۲۰ روزه سیستان که در منطقه زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون اتفاق افتاد، هیچگونه حادثه غیرمترقبه دیگری گزارش نشده است. سخنگوی سازمان اورژانس با بیان اینکه ۵۲ نفر طی ۲ روز گذشته به مراکز درمانی شهرهای فوقالذکر مراجعه کردهاند، افزود: در مناطق زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون ۳ نفر به دلیل توفان بستری شدند. به گفته وی، به دنبال این توفان در این مناطق، عمده مشکلات، چشمی و تنفسی و قلبی بوده و بیماران بعد از دریافت خدمات درمانی لازم، ترخیص شدهاند.
***
غرق شدن 2 فروند لنج صیادی بر اثر توفان
علیرضا شهرکی، مدیرکل مدیریت بحران استان سیستان و بلوچستان در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به وقوع توفان حارهای در نوار ساحلی استان سیستانوبلوچستان گفت: ما در طول ۲ روز گذشته شاهد شدت گرفتن توفان در سطح نوار ساحلی مرز و مترادف آن درگیری شهرهای ساحلی با پدیده توفان شن بودیم. وی ادامه داد: سامانه جوی مربوط به توفان حارهای با تمام قدرت در منطقه حاکم شده و وزش باد و امواج سنگین در منطقه مشاهده میشود. مدیرکل مدیریت بحران استان سیستانوبلوچستان در پاسخ به این سوال که چه شهرهایی از استان درگیر این توفان شدهاند، اظهار داشت: عملا شهرستانهای ساحلی استان از جمله دشتیاری، کنارک، زرآباد و چابهار با این پدیده روبهرو شدهاند اما شهرستانهای دیگر با شعاع 100 کیلومتری از نوار ساحلی هم از این پدیده بینصیب نماندهاند و درگیر توفان هستند. وی ادامه داد: بر اساس پیشبینیها این جریان جوی تا عصر روز یکشنبه ادامه خواهد داشت و بعد از آن روند نزولی به خود گرفته و از استان خارج خواهد شد. شهرکی با بیان اینکه در آمادگی کامل برای ارائه خدمات امدادی به مردم هستیم، اظهار داشت: هماکنون تمام تجهیزات سازمان مدیریت بحران در حوزه پشتیبانی در منطقه مستقر است. جلسه ستاد مدیریت بحران استان با حضور استاندار و معاون عمرانی استانداری برگزار شد و طی آن تمام دستگاهها موظف به مستقر کردن امکانات پشتیبانی خود در منطقه شدند. وی در پاسخ به این سوال که آیا این توفان تلفات جانی با خود به همراه داشت یا خیر، اظهار داشت: خوشبختانه تا این لحظه گزارشی از تلفات جانی نداشتیم اما بر اساس اخبار به دست آمده ۲ فروند لنج صیادی بر اثر توفان دچار غرقشدگی شدهاند. امیدواریم در ادامه این جریان جوی، ما شاهد تلفات جانی نباشیم. مدیرکل مدیریت بحران استان سیستانوبلوچستان خاطرنشان کرد: به منظور مدیریت هر چه بهتر حادثه، رایزنیهای لازم با استانهای معین انجام شده و دیگر شهرستانهای استان در آمادگی کامل هستند تا در صورت نیاز اقدام لازم را در دستور کار قرار دهند که در این زمینه تعریف سورتی پروازها به منظور خدماترسانی و امدادرسانی پیشبینی شده است.
ارسال به دوستان
ممنوعیت واردات لوازم خانگی چگونه میتواند باعث ارتقای کیفی و کمی این صنعت در ایران شود
وقت تولید
گروه اقتصادی: همزمان با تاکید مجدد بر ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشورمان، گمانههایی درباره از بین رفتن رقابت، ایجاد انحصار، ضایع شدن حقوق مصرفکننده و ممانعت از جذب سرمایهگذاری خارجی توسط برخی کارشناسان و مصرفکنندگان مطرح شد؛ شاهد اصلی این منتقدان برای ممنوعیت واردات، شرایط کنونی بازار خودرو است. فارغ از اینکه اساسا ممنوعیت واردات لوازم خانگی ریشهای تاریخی دارد و مربوط به روزهای کنونی نیست، بررسیها نشان میدهد صنعت لوازم خانگی هیچ قرابتی با صنعت خودرو ندارد و نقدهای انجام شده به ممنوعیت واردات بیشتر ناظر به بیاطلاعی طرحکنندگان آن است.
به گزارش «وطنامروز»، از سال ۹۷ واردات هر گونه لوازم خانگی به کشورمان توسط شورای سران قوا ممنوع اعلام شد؛ تصمیمی که با یک فاصله چند ماهه از خروج برندهای کرهجنوبی از کشورمان گرفته شد؛ شرکتهایی که 70 درصد بازار لوازم خانگی ایران را در اختیار داشتند.
دلیل خروج کرهایها از کشورمان تحریمهای ایالات متحده و دلیل ممنوعیت واردات صرفهجویی ارزی بود.
پس از خروج برندهای کرهجنوبی و ممنوعیت واردات، رفتهرفته تولیدکنندگان داخلی کشورمان خواسته یا نخواسته تبدیل به تامینکننده اصلی بازار ایران شدند.
بررسی آمارهای تولید لوازم خانگی در کشورمان حاکی از آن است که تولیدکنندگان ایرانی که بخشی از آنها هم تا پیش از سال 97 صرفا مونتاژکار محصولات کرهای بودند، در مدت زمان مذکور ناخواسته تبدیل به تنها تامینکننده این بازار در کشور شدند. همچنین تولیدکنندگان توانستند کشورمان را در صنعت لوازم خانگی به خودکفایی برسانند.
این یعنی با وجود اینکه رفتن کرهایها باعث افت تولید کشورمان در سالهای ۹۷ و ۹۸ شد اما در نهایت تقویت تولیدکنندگان کشورمان را در پی داشت.
موضوعی که توسط مهدی صادقینیارکی، معاون وزیر صمت هم طرح شده است.
در این بین، برخی منتقدان بر این باورند ممنوعیت واردات لوازم خانگی که حداقل از نظر کمی باعث پیشرفت صنعت کشورمان شده، در بلندمدت آسیبهایی دارد و میتواند صنعت لوازم خانگی را به آینده خودروسازی دچار کند.
بررسی آمار و ارقام این ۲ صنعت نشان از آن دارد که چنین تحلیلی از پایه اشتباه است.
در حال حاضر طبق گزارش «وضعیت زنجیره صنعت لوازم خانگی وزارت صمت» در سال 99 قریب به 500 شرکت تولیدکننده بزرگ و متوسط در زمینه لوازم خانگی فعالیت میکنند، این در حالی است که 90 درصد تولید خودروی کشور تنها در اختیار 2 شرکت است.
به عبارت دیگر با وجود اینکه شرکتهای خارجی اجازه حضور در بازار لوازم خانگی کشورمان را ندارند اما تولیدکنندگان داخلی خود مانع از ایجاد انحصار میشوند.
به زبان سادهتر صرف حضور «الجی» در بازار لوازم خانگی ایران یا «بنز» در صنعت خودروی عراق، کشور صاحب بنگاهها یا صنایعی رقابتپذیر و توانمند نخواهد شد، برای مثال هماکنون 33 بنگاه یخچال و فریزر، 36 بنگاه بزرگ کولر آبی و بیش از 90 بنگاه در زمینه تولید لوازم گازسوز فعالیت میکنند.
* تولید رانتی
از سوی دیگر برعکس صنعت خودرو، در صنعت لوازم خانگی تمام بازیگران از کوچک تا بزرگ، همگی ریشه در بخش خصوصی دارند. این یعنی نمیتوانند از رانتها و تسهیلات دولتی بهرهمند شوند.
از اصلیترین دلایل شکست صنعت خودروسازی دولتی بودن آن است اتفاقی که هیچگاه در صنعت لوازم خانگی رخ نداده است.
* جذب سرمایه خارجی
در ادبیات اقتصادی بارها بر این مهم تاکید شده که جذب سرمایه خارجی یکی از موضوعات بسیار مهم در راستای تسریع مسیر رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است. در حال حاضر در ادبیات اقتصاد سیاسی جذب سرمایه خارجی از ۲ بعد مهم تامین مالی و انتقال تکنولوژی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بیان میشود جذب سرمایه خارجی یا باید منجر به انتقال دانش فنی شود یا مانع خروج ارز از کشور شود یا اینکه مستقیما منجر به ارزآوری شود. در حالی که اگر جذب سرمایه خارجی در قالب مونتاژکاری شکل بگیرد، در عمل گسترش صنعت مورد هدف تنها منجر به افزایش تقاضای مواد اولیه و قطعاتی است که از خارج کشور باید وارد شوند. در نتیجه این مدل از جذب سرمایه خارجی نه تنها منجر به ارزآوری نخواهد شد، بلکه باعث خروج ارز از کشور خواهد شد. این در شرایطی است که اگر جذب سرمایه خارجی در صنایع پاییندستی همچون قطعهسازی و تولید مواد اولیه انجام شود، هرچه نیاز بازار نیز بالاتر رود، نیازی به واردات آن نبوده و با افزایش عمق ساخت داخل، مانع از خروج ارز خواهد شد.
از سوی دیگر جذب سرمایه خارجی در بخش مونتاژکاری لوازم خانگی به بهانه صادرات محصول نهایی که منجر به ارزآوری شود نیز سخنی نادرست است، چرا که در اغلب کشورهای حوزه صادراتی ایران صنایع مونتاژ لوازم خانگی دایر شده و اصولا این کشورها اجازه واردات محصول کامل از ایران را نمیدهند یا با تعرفههای سنگین قدرت رقابتپذیری آن را کاهش میدهند. در حالی که بسیاری از کشورها نیازمند قطعه و مواد اولیه هستند و اگر صنعت قطعهسازی در ایران با حضور سرمایهگذاران خارجی تقویت شود، به دلیل مزیتهای نسبی در ایران همچون پایین بودن دستمزد و قیمت انرژی، لجستیک و... میتواند تبدیل به یک قطب صادراتی برای تامین نیاز بازار منطقه شود و هدف ارزآوری را که یکی از ابعاد مهم در جذب سرمایه خارجی است، محقق کند.
همچنین در بعد انتقال دانش فنی که یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه خارجی است، ماهیت صنعت قطعهسازی به نحوی است که برای حضور سرمایهگذار خارجی در این صنعت نیاز به انتقال دانش فنی و به کارگیری نیروهای متخصص است. این در حالی است که در صنعت مونتاژ به دلیل ماهیت آن نیاز به انتقال دانش فنی نبوده و اگر سرمایهگذار خارجی اذعان به انتقال تکنولوژی کند، گزارهای ناصحیح است، چرا که مونتاژکاری اصولا نیازی به دانش فنی روز نداشته و حتی نیروی کار متخصص نیز برای آن نیازی واقعی نیست.
* جذب تکنولوژی خارجی چگونه باید باشد؟
انتقال تکنولوژی به صنعت کشور نیازمند طراحی سیاستهایی خاص و هوشمندانه است که کشورهای صاحب تکنولوژی را ترغیب به انتقال آن به کشور کند. جذب تکنولوژی اگرچه یکی از اهداف اصلی در جذب سرمایه خارجی است اما کشورهای صاحب تکنولوژی نیز هرگز تا زمانی که مجبور نباشند تکنولوژی خود را در اختیار کشورهای دیگر قرار نمیدهند؛ حال این سیاستگذاری در صنعت لوازم خانگی باید به چه صورت انجام شود تا کشورهای داوطلب به حضور در بازار ایران مجبور به انتقال تکنولوژی شوند نیز نیازمند نگاه به تجارب گذشته کشور و سایر کشورهای موفق در این حوزه است. به عنوان مثال کشور چین که قطب سرمایهپذیری در دنیاست، واردات صنایع با ارزش افزوده پایین مثل صنعت مونتاژ لوازم خانگی به این کشور را ممنوع کرده است. لذا اگر ما به دنبال انتقال دانش فنی هستیم، لازم است بخشهایی از صنعت لوازم خانگی را برای جذب سرمایه خارجی مهیا کنیم. متر و معیار ما در جذب سرمایه خارجی باید این باشد که توان صنعت لوازم خانگی کشور را برای کسب ارزش افزوده بالاتر در این بخش ارتقا دهد. اگر نگاهی به ماهیت صنعت لوازم خانگی داشته باشیم، بخوبی مشاهده میکنیم ارزش افزوده و اشتغالزایی مولد در این صنعت در بخشهای قطعهسازی شکل میگیرد، نه در بخش مونتاژ محصول نهایی. از این جهت است که عمق ساخت داخل در این صنعت بسیار حائز اهمیت است و غایت سیاست ما در حوزه جذب سرمایه خارجی باید «تکمیل زنجیرههای ارزش این صنعت» که همان بخش قطعهسازی است باشد.
* آیا برقراری بازار آزاد باعث پیشرفت صنایع داخلی میشود؟
بررسی تجربه اقتصاد آزاد در دنیا نشان میدهد بسیاری از کشورهایی که امروز شعار اقتصاد آزاد میدهند، زمانی که در مسیر آزادسازی اقتصاد خود گام نهادند، غالبا از لحاظ شرایط تولیدی و اقتصادی در شرایطی برابر بودند. به این معنا که با آزادسازی اقتصاد خود یک تقسیم کار جمعی شکل میگرفت و هر کشور در بخشی از تولید که مزیت داشت فعال میشد. حال آنکه امروز وجود یک شکاف عمیق تکنولوژیک بین کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعهیافته در بخش صنعت ایجاد شده است که در صورت گام نهادن در مسیر اقتصاد آزاد، کشورهای در حال توسعه تنها تبدیل به بازار مصرفی کالاهای کشورهای توسعهیافته خواهند شد، لذا زمانی حضور در اقتصاد آزاد برای ما مفید واقع خواهد شد که در صنعت به یک بلوغ نسبی رسیده باشیم و قدرت رقابت در بازار جهانی را داشته باشیم. این مهم زمانی به دست میآید که صنعت نوپای لوازم خانگی در ایران در یک بازه زمانی مشخص مثلا ۵ ساله به دور از رقابتهای مخرب با برندهای خارجی، به سطحی از تکامل و رقابتپذیری رسیده باشد که بتواند در بخشهایی از این صنعت مزیتهایی را ایجاد کند و قادر شود پایدار بماند. پر واضح است قرار دادن صنعتی نوپا و مهم در معرض بازار آزاد، حاصلی جز تقدیم بازار به بازیگران خارجی ندارد.
ارسال به دوستان
رزمایش فاتحان خیبر تنها یک پیام هشدار نیست آنکارا و باکو میدانند در صورت اقدام عملی برای دستکاری مرزها نیروهای نظامی ایران بلافاصله وارد خاک ارمنستان شده و فتنه صهیونیستی را عقیم میکنند
آماده ورودیم
از حریم سلطان تا دربار صفوی
گروه سیاسی: تحرکات نظامی جمهوری آذربایجان در مرزهای شرقی و حضور جدی نیروهای نظامی ترکیه در نخجوان و مرزهای غربی جمهوری ارمنستان در کنار تضعیف شدید این کشور پس از جنگ دوم قرهباغ که موازنه قدرت را در قفقاز به هم زده است، احتمال بهکارگیری نیروهای نظامی توسط ترکیه و آذربایجان برای تصرف بخشی از خاک این کشور به منظور تسهیل ایجاد کریدور متصل کننده نخجوان به سرزمین آذربایجان را افزایش داده است؛ مسالهای که باید با واکنش مناسب و متناسب جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه جنوبی ارمنستان که از این اتفاق متضرر خواهد شد، در ۲ بعد نظامی و دیپلماتیک همراه باشد.
به گزارش «وطنامروز» با بررسی شرایط فعلی و دادههای موجود میتوان این گزاره را مطرح کرد که احتمال دارد بزودی نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان با پشتیبانی مستقیم ترکیه و حمایت رژیم صهیونیستی، با سوءاستفاده از موضع ضعیف چند ماه اخیر دولت غربگرای نیکول پاشینیان در جمهوری ارمنستان، سعی کنند قسمتهایی از این کشور را اشغال کنند. این امر بدین منظور خواهد بود تا مساله ارتباط منطقه نخجوان به سرزمین اصلی آذربایجان به وسیله کریدور زنگزور تسهیل شود. این گزاره با توجه به 2 مساله قابل تامل است.
اولین مساله، تحرکات نظامی آذربایجان و ترکیه در مرزهای شرقی و غربی جمهوری ارمنستان است. همچنین موضع هجومی مسؤولان جمهوری آذربایجان به دلیل سرخوشی آنان از پیروزی در جنگ دوم قرهباغ و آزادسازی مناطق اشغالی، مزید بر علت است. مسؤولان جمهوری آذربایجان مواضع خصمانهای نسبت به همسایه ارمنی خود روا داشتهاند و حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و به تهدید جمهوری اسلامی ایران نیز دست زدهاند. رونماییهای گسترده از تجهیزات نظامی جدید و به نمایش گذاشتن آنها توسط آذربایجان و همچنین استقرار نیروهای ترکیه در نخجوان نشان از محدود نبودن حضور این نیروها صرفا در آذربایجان دارد.
دومین مساله که رویکرد علمیتر و مبتنی بر علم روابط بینالملل دارد، بحث توازن قوا در منطقه قفقاز است. پس از اتمام جنگ دوم قرهباغ و تضعیف شدید نیروهای جمهوری ارمنستان، این کشور توانایی تهدید همسایگان خود را از دست داده است. این در حالی است که جمهوری آذربایجان به دلیل حمایتهای ترکیه و رژیم صهیونیستی در وضعیتی برتر قرار دارد و دارای دست برتر است و ارمنستان بهدلیل عدم تمایل روسیه به دولت غربگرای پاشینیان، از این منظر نمیتواند پشتیبانی برای خود بیابد. همچنین تمایل آذربایجان به الحاق نخجوان به سرزمین اصلی این کشور در کنار رویاپردازیهای ترکیه برای پیدا کردن ارتباط مستقیم با سرزمین اصلی آذربایجان و از آنجا به آسیای مرکزی، احتمال شکلگیری اتفاقات جدید در منطقه قفقاز را تقویت میکند.
واضح است این اتفاق منافع جمهوری اسلامی ایران را به طور مستقیم در معرض تهدید قرار میدهد. از منظر راهبردی با قطع مرز مشترک ایران و ارمنستان، ارتباط زمینی ایران با گرجستان و از آن طرف به روسیه و اروپا از دست میرود. علاوه بر ضربات اقتصادی این اتفاق، در ابعاد سیاسی و امنیتی نیز کشورمان دچار مشکلات متعددی خواهد شد. نخستین مشکل، گسترش فعالیت رژیم صهیونیستی در این منطقه خواهد بود. همچنین اخبار متقنی از انتقال تروریستهای تکفیری به منطقه قرهباغ توسط ترکیه مطرح شد که با تثبیت قدرت ترکیه و آذربایجان در این منطقه، فعالیت تروریستها نیز افزایش خواهد یافت. این مساله طبیعتا بخشی از تمرکز نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران را به خود اختصاص میدهد و باعث هدررفت هزینههای زیادی خواهد شد. از سویی در حال حاضر حضور صهیونیستها نیز در این منطقه قابل توجه است. روزهای اخیر بود که امیر موسوی، دیپلمات سابق کشورمان در مصاحبه با شبکه المیادین اعلام کرد اطلاعاتی که به ایران رسیده است حاکی از آن است که 1000 عنصر اسرائیلی و 1800 عنصر داعش در خاک آذربایجان حضور دارند.
* لزوم حمایت ایران از تمامیت ارضی ارمنستان
خدشه به تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان و از بین رفتن مرز زمینی جمهوری اسلامی ایران با این کشور، علاوه بر مشکلاتی که در بالا بیان شد، ضررهای دیگری نیز برای ایران خواهد داشت.
با تثبیت حضور جمهوری آذربایجان در تمام گستره مرزی با ایران و به تبع آن حضور فعال ترکیه و رژیم صهیونیستی در این منطقه، تلاشها برای حمایت از گروههای تجزیهطلب پانترک افزایش خواهد یافت. رویکرد نوعثمانیگری ترکیه در کنار اظهارات نامطلوب برخی مسؤولان جمهوری آذربایجان و طبیعتا نقشه بلندمدت رژیم صهیونیستی برای تجزیه کشورهای منطقه از جمله ایران باعث افزایش تحرکات تجزیهطلبانه خواهد شد.
از طرف دیگر تحقق رویای ترکیه به منظور ارتباط مستقیم با ماورای دریای خزر میتواند نفوذ ایران در مناطق قفقاز و آسیای مرکزی را تحتالشعاع قرار دهد و جمهوری اسلامی میدان را به رقبای منطقهای خود واگذار کند.
همچنین قطع راه زمینی به روسیه و اروپا و انحصار این مسیر به عبور از آذربایجان، به ترکیه و آذربایجان اهرمی برای فشار بر ایران میدهد که هر زمانی اراده کردند بتوانند با بستن مسیر، امتیازی جدید طلب کنند.
کنار هم گذاشتن جمیع این موارد و توجه به پیامدهای بلندمدت تهدید تمامیت مرزی ارمنستان بویژه در استان سیونیک که هممرز با ایران است، واکنش ایران به تحرکات محور باکو- آنکارا- تلآویو را جدی میکند.
برگزاری رزمایش بزرگ «فاتحان خیبر» در نزدیکی مرزهای شمال غرب را میتوان نقطه عطفی در این ماجرا قلمداد کرد که موضع ایران در برابر تغییرات مرزیاش جدی است. باکو و آنکارا این پیام را دریافت کردهاند که رزمایش فاتحان خیبر تنها یک هشدار نیست بلکه یک آرایش عملیاتی است و در صورت رقم زدن هر اتفاقی که منجر به تغییرات مرزی شود، جمهوری اسلامی ایران نیز وارد خاک ارمنستان شده و مانع اجرای این سناریوی فتنهانگیزانه خواهد شد.
واکنش جدی و بموقع ایران خواهد توانست به بلندپروازیهای رجب طیب اردوغان و الهام علیاف پایان دهد و جلوی این رخداد را بگیرد. جمهوری اسلامی ایران باید با اقدامات خود، خطای تحلیلی به وجود آمده در محور باکو- آنکار- تلآویو را از بین ببرد و به آنان یادآوری کند در صورت دست درازی به منافع ایران در منطقه با واکنشی سخت و جدی روبهرو خواهند شد.
همچنین باید اقدامات دیپلماتیک نیز برای جلوگیری از این اتفاقات انجام شود. فدراسیون روسیه از زمان جنگ دوم قرهباغ تابهحال مقابله جدی با زیادهخواهیهای ترکیه و آذربایجان انجام نداده است. بسیاری از کارشناسان علت این اقدام را عدم رضایت این کشور از نیکول پاشینیان، نخستوزیر غربگرای ارمنستان میدانند. باید با رایزنیهای دیپلماتیک با طرف روس به آنان فهماند اتفاقات اخیر میتواند برای منافع روسیه در منطقه نیز تهدیدکننده باشد و نفوذ این کشور در قفقاز را تضعیف کند. اکثر راههای ارتباطی بازرگانی ایران و روسیه از ارمنستان میگذرد که تهدید تمامیت ارضی این کشور، ارتباطات اقتصادی ۲ کشور را نیز تهدید خواهد کرد. همچنین حضور نیروهای تکفیری در آذربایجان علاوه بر تهدیدی برای ایران، برای روسیه نیز که همچنان از تجزیهطلبی در چچن ترس دارد، تهدید به حساب میآید و حضور تکفیریها به تقویت نیروهای تروریست تجزیهطلب چچن منجر خواهد شد که بر خلاف منافع روسهاست. پس تفهیم این مسائل به مسؤولان روسیه ضروری است تا این کشور نیز با اقدامات خود مانع موفقیت نقشه مشترک ترکیه و آذربایجان شود.
***
از حریم سلطان تا دربار صفوی
یونس مولایی: سلسله وقایع سالهای اخیر منطقه بیش از هر زمانی لزوم یک نگاه ملی و بازدارنده را برای صیانت از تمامیت ارضی، امنیت و منافع ایران نمایان کرد. هر چند تهدیدهای منطقهای ایران به اقتضای ظرفیتهای مادی و معنوی، موقعیت تعیینکننده جغرافیایی و الگوی رهاییبخش انقلابی امری جدید نیست اما در 10 سال گذشته و در سایه میدانداری گروههای تکفیری و با پشتیبانی برخی رقبای منطقهای کشورمان همانند ترکیه و سعودی، حساسیتها نسبت به تهدیدهای ایران عمومیت بیشتری یافته است. در این میان اما یکی از موانع همیشگی، روایتهایی بوده که جریان غربگرا از معادلات جهانی و منطقهای ایران داشته و متاسفانه در پارهای از موارد این روایتها در سطح جامعه ایران میانداری نیز کرده است. شاید بتوان مساله پرونده هستهای و تحریم و روایتی را که در این باره از سوی جریان غربگرا تجویز میشد، مهمترین چالش روایی جامعه ایران دانست؛ روایتی که لاجرم نتیجهای جز دولت 8 ساله حسن روحانی و خسارات بلندمدت آن نداشت. بر مبنای روایت غربگرایان، تهدیدهای جهانی علیه ایران عمدتا ناشی از آن بود که جمهوری اسلامی تبدیل به یک بازیگر «نرمال» و «در چارچوب» نظم جهانی نبود و راهکار مورد نظر برای این امر نیز «اقتدارزدایی» در منابع قدرتمان بود. در سطح منطقه نیز از فعالیتهای برونمرزی ایران به عنوان «ماجراجویی» و «تنشآفرینی» یاد میشد و در نهایت در این باره نیز راهکاری جز «خلع سلاح» ایران و متحدان منطقهای ارائه نمیشد. این روایت البته تا جایی پیش رفت که رئیسجمهور سابق در مناظرههای انتخاباتی وجود تحریمها و ناکامی برجام را به «برنامه موشکی» ایران ارتباط داد و جریان اصلاحطلب نیز حضور ایران در سوریه و مقابله با فتنه تکفیریهایی را که در پشت پرده از سوی عربستان سعودی و ترکیه تغذیه میشدند، مهمترین علت عدم تحقق اهداف دولت میخواندند.
با تمام این تعاریف اما سرانجام برجام و دومینوی تنشهای منطقهای تا جایی امتداد پیدا کرد که ابتر بودن این روایت و تقلیلگرایی حاکم بر سیاستهای جریان غربگرا بیش از پیش نمایان شد. در این میان اما یکی از نکاتی که هیچگاه نباید براحتی از آن چشمپوشی کرد، الگوی ایدهآل غربگرایان در منطقه بود، به گونهای که در مناسبتها و تحلیلهای مختلف همواره از «ترکیه» به عنوان یک الگوی ایدهآل نام برده میشد و جمهوری اسلامی را به علت رویکرد متفاوتش در قیاس با نظام سیاسی سکولار ترکیه مورد شماتت قرار میدادند.
وقایع هفتههای اخیر در مرزهای شمال غرب ایران و عیان شدن توطئهها علیه کشورمان بار دیگر فرصتی را ایجاد کرد تا افکار عمومی به شکلی عریانتر با سناریوهای رقبای منطقهای ایران روبهرو شوند. در چنین فضایی اما عجیبترین بخش کار را باید در واکنشهای جریان غربگرا جستوجو کرد؛ جریانی که این روزها از تهدید نوعثمانی سخن میگوید و در مقابل با تجویز نوصفویه مجددا راهکارهای امتحان پس داده دولت حسن روحانی را پیشنهاد میدهد. جریانی که سالها ابتکار عمل جمهوری اسلامی در منطقه و حمایت از گروههای مقاومت را به باد انتقاد میگرفت و از آن با عنوان سیاستهای ماجراجویانه یاد میکرد، این بار خود با چهره نمایانی از ماجراجوییهای ترکیهای مواجه شده که سالها از آن به عنوان الگوی توسعهمحوری یاد میکرد که توسعه و رفاه را هزینه «میدان» نمیکند. هر چند باز شدن چشمان این جریان نسبت به واقعیتهای منطقه جغرافیایی ایران و آگاهی از مجموعه تهدیدهای خارجی، به رغم دیرهنگامی میتواند نویدبخش واقعبینی غربگرایان باشد اما کماکان پرسشبرانگیز است.
اصلاحطلبان و غربگرایانی که از دل تناسخ تئوریک این روزها نظری نیز به ایده ایران و ایرانشهری انداختهاند، باید روشن کنند چگونه یکباره متوجه خطر نوعثمانی ترکیه شدهاند و امر به احیای نوصفویه میدهند اما در سیاست خارجی پیرو همان روایت و راهکاری هستند که ترکیه را به عنوان بازیگری غیرماجراجو به مثابه الگویی مطلوب تجسم میکرد؟ آیا غیر از آن است که نخستین نشانههای فتنه منطقهای ترکیه در قالب بحران سوریه خود را نمایان کرد و اگر بصیرت و اشراف فرمانده راستین ایرانیان شهید حاجقاسم سلیمانی در شناخت این فتنه و نقشه آیندهاش نبود، امروز بحرانهای مرزی ایران فراتر از تهدید قطع ارتباط مرزی با ارمنستان بود؟ با هر عینکی که به حوادث شمال غرب کشور نگاه کنیم این امکان وجود ندارد که بازیگر نرمال نظام که از قضا سالها عزم و انگیزه احیای امپراتوری داشته، در کسری از زمان تبدیل به یک بازیگر یاغی در منطقه شود، پس لاجرم آنچه در این میان تغییر کرده، نگاه و متعاقبا روایت جریانات غربگرا نسبت به تهدیدهای منطقهای ایران است، با این قید که این بار عدم دخالت ایران در میانه این بحران باعث شد این جریان به جای منتسب کردن علت این بحرانها به سیاستهای ایران، با واقعیت مناسبات منطقه مواجه شوند.
شناخت ایران در میان اقیانوسی از تهدیدهای خارجی و طرح شدن صورت مساله لزوم قوام و دوامبخشی به ایران، نیازمند آن است که روایتهای سیاسی از شرایط موجود و نقشه آتی کشور بیشترین تطابق را با واقعیت و توانمندیهای ایران داشته باشد. ظهور تفاسیر خلقالساعهای که یک روز جمهوری اسلامی را بابت حمایت از محور مقاومت مورد حمله قرار میداد و بدون شناخت از مختصات غرب آسیا گروههای تکفیری- تروریستی را پیادهنظامی دموکراسیخواه میدانست و روز دیگر باز هم بدون شناخت مختصات و مناسبات شرق آسیا رای به حضور نظامی ایران در باتلاق طالبان در افغانستان میداد، برای ایران خطرآفرین خواهد بود. در چنین فضایی تا زمانی که یک جریان سیاسی معادلات ژئوپلیتیک و تهدیدهای خارجی را با نرمافزار رقابتهای داخلی خود تفسیر میکند، صلاحیت تبیین یک نقشه راه بلندمدت برای مواجهه با تهدیدها و احیای اقتدار ایران را ندارد؛ آنچنان که در مدیریت 8 ساله حسن روحانی این واقعیت عیان شد که راه مقابله با تهاجم خارجی، اقتدارزدایی از ایران نیست.
شرایط سخت سالهای اخیر کشور در مواجهه با انبوهی از بحرانهای امنیتی و تحریمهای اقتصادی این امکان را نیز فراهم کرد تا جامعه ایران سیمایی حقیقی از مناسبات جهانی و منطقهای را مشاهده کند. چنین فضایی میتواند زمینهساز تبیین روایت همهجانبهای درباره «ایران امروز» و نقشه راه آینده آن باشد؛ مسالهای که 10سال پیش و در آغاز فتنه منطقهای که در سوریه جرقه خورده بود، اینگونه در دسترس نبود. انفعال در چنین فضایی و سپردن روایتسازی این معادلات به جریان غربگرا بعید است آوردهای جز سایهزنیها و نقشههای انحرافی داشته باشد.
ارسال به دوستان
درباره عقلانیت تجاری حاکم بر حکم اقتصادی اخیر رهبر انقلاب
چرا مغالطه این همانی «اقتصاد مقاومتی» و «آتارکی»، فرار به جلوی حامیان «تجارت آزاد» است؟
مائده منصوری*: این روزها که رهبر معظم انقلاب برای حراست از پیشرفتهای بخش لوازم خانگی، دستور منع واردات لوازم خانگی از ۲ شرکت خاص کرهای را صادر کردهاند، دوباره قلمهای ناآگاه از پیشرفت اقتصادی و اقتضائات آن، فعال شدهاند و با طرح مغالطه این همانی «اقتصاد مقاومتی» با سیاست «آتارکی»، جوری القا میکنند که گویا سیاستهای اقتصاد مقاومتی، کشور را به سوی انزوا و فقر بیشتر میکشاند. شاید بتوان یادداشتی که پیشتر با عنوان «تهدید آتارکی» در هفتهنامه تجارت فردا (23 مرداد 1400) منتشر شد را یکی از متون کلیدی در راستای طرح «مغالطه این همانی اقتصاد مقاومتی و آتارکی» دانست. نویسنده در یادداشت مذکور، ادعا میکند که شعارهای اقتصادی سالهای اخیر با تکیه بر «اقتصاد مقاومتی» ما را به سوی بینیازی از دنیا سوق داده و نتیجهاش قحطی و گرانی در کالاهای ضروری شده است! اما آیا واقعاً «اقتصاد مقاومتی» همان «آتارکی» است؟ در این یادداشت نشان میدهیم افرادی که اقتصاد مقاومتی را انزواطلبی اقتصادی و آتارکی میدانند، نگاهی صفر و صدی به تجارت بینالملل دارند و اساسا فهم درستی از این سیاستهای کلی پیدا نکردهاند.
* آتارکی چیست؟
آتارکی نوعی سیستم اقتصادی است که به دنبال انزوای کامل از محیط (سایر کشورها) است. برای این منظور، کشورها باید خودپایدار باشند و تمام کالاهای تولیدی و نیازهای اساسی ساکنان خود را تأمین کنند. نگارنده یادداشت «توهم آتارکی» مینویسد: «ایده آتارکی آن است که تولید اقتصادی باید تا آنجا که ممکن است به جغرافیای دولت- ملت محدود باشد. ایده آتارکی در تقابل کامل با تئوری تجارت آزاد قرار دارد». بله! در حقیقت آتارکی، تفکری است که در آن درهای مرز و بوم یک کشور بسته میشود و تمام نیازهای یک ملت باید در درون مرزهای آن پاسخ داده شود. شیوهای که به علت محدودیتهای منابع، کشور را به سمت تنگنا و فقر و محدودیتها پیش خواهد برد. در سالهای مختلف، کشورها و حکومتهای گوناگونی آتارکی را در سیاستهای خود اعمال کردهاند و اثرات نسبتا مشابهی به دنبال داشته است؛ کشورهایی مثل چین (در سالهای 1961-1958) و بلوک شوروی. حتی در سالهای اخیر سایه این تفکر را در کرهشمالی هم مشاهده میکنیم. بنابراین نگارنده این سطور، در فهم مفهوم آتارکی با نویسنده یادداشت «توهم آتارکی» همنظر است. البته ناگفته نماند که اگر چه آتارکی در «تقابل کامل» با تجارت آزاد قرار دارد اما تنها ایده متفاوت با تجارت آزاد نیست. یعنی لازم نیست کسی که مخالف آتارکی است، حتما موافق «تجارت آزاد» باشد. همانقدر که آتارکی به فقر میانجامد، تجارت آزاد نیز حاصلی جز توسعهنیافتگی ندارد.
* نه آتارکی، نه تجارت آزاد!
اما چرا تجارت آزاد، به فقر و توسعهنیافتگی میانجامد؟! پاسخ روشن است. چون هیچگاه تولیدکنندهها در کشورهای غیرپیشرفته، امکان رقابت با غولهای تولیدی کشورهای توسعهیافته را ندارند. بنابراین تجارت آزاد که اسم رمز باز گذاشتن درهای اقتصاد به روی این غولهاست، مانند باز کردن در قفس آهو به روی شیرهای گرسنه است. خیلی زود، تولیدیهای بزرگ خارجی، تولیدکننده داخلی را میبلعند و نابود میکنند، کارگران را بیکار میکنند و رشد اقتصادی را از کشور خودی میربایند. بنابراین نه آتارکی میتواند به پیشرفت کشور کمک کند و نه تجارت آزاد. در این میان، راه سومی نیز وجود دارد که «اقتصاد مقاومتی» سعی دارد آن مسیر را به روی اقتصاد ایران بگشاید. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز 20 ساله در 29 بهمن 1392 برای نخستینبار توسط رهبر معظم انقلاب تشریح شد. این سند خواستار تحقق اقتصادی متکی به دانش و فناوری، عدالتبنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو بود؛ الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام.
* درونزا و برونگرا
تاکید بر ۲ ویژگی درونزایی و برونگرایی در اقتصاد مقاومتی، خود سند تضاد این سیاستها با آتارکی است ولی نگارنده یادداشت «توهم آتارکی» که نمیخواهد ببیند غیر از «آتارکی» و «تجارت آزاد»، راه سومی نیز وجود دارد، این بخش از اقتصاد مقاومتی را سانسور میکند. اقتصاد مقاومتی، آتارکی نیست چون «برونگراست» و تجارت آزاد نیست، چون «درونزا»ست. در ادامه، بندهایی از سند اقتصاد مقاومتی که صراحتا تاکید بر تجارت دارند را بررسی میکنیم.
در بند 10 این سند، بر «گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز» و «استفاده از سازوکار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز» تاکید شده است که این دو، به وضوح بر فراهم آوردن زیرساختهای مطمئن جهت ارتباط تجاری با خارج از کشور تاکید دارند. همچنین در بند یازدهم این سیاستها که به توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و بویژه اقتصادی کشور مربوط است، بر «تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج» تاکید شده است که هیچ ربطی به آتارکی ندارد! در بند دوازدهم نیز «توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان» آمده است. بنابراین واضح است که اقتصاد مقاومتی هیچ ربطی به آتارکی، خودبسندگی و انزوای اقتصادی ندارد و «مغالطه اینهمانی اقتصاد مقاومتی با آتارکی» تنها از ذهنی بر میآید که جز «تجارت آزاد»، همه چیز را آتارکی میداند و چنین ذهنی، حتما از یافتههای روز دانش اقتصاد ناآگاه است و باید آثار نوبلیستهایی مانند استیگلیتز و هاجون چانگ را به دقت بخواند تا از پیله «تجارت آزاد»ی که به دور خود پیچیده، خارج شود.
* عقلانیت تجاری
رهبر انقلاب که اخیرا فرمان منع واردات لوازم خانگی را صادر کردند، همان فردی هستند که چندی پیش در نخستین دیدار دولت جدید، تجارت خارجی را خیلی مهم خواندند و بر تجارت با همه کشورهای دنیا- جز یکی دو کشور- تاکید کردند. منتها مساله این است که عقلانیت در تجارت باید مراعات شود. آنهایی که بر «تجارت آزاد» و نفی هر گونه حمایت از تولیدات داخلی تاکید میکنند باید پاسخ دهند که اگر موانع تعرفهای و غیرتعرفهای برداشته شود، تولید داخلی ما در کدام بخش توان رقابت با کالای خارجی را دارد؟! آیا کل اقتصاد ما فرو نخواهد پاشید؟! اساسا کدام کشور پیشرفتهای، در مسیر رشد اقتصادی بدون حمایت از تولید داخلی، توانسته پیش برود؟! آیا پیروی از ایده تجارت آزاد در همه بخشهای اقتصادی «عقلانیت تجاری» است؟! حتماً نیست! بنابراین به نظر میرسد «مغالطه این همانی اقتصاد مقاومتی و آتارکی»، فرار به جلوی حامیان «تجارت آزاد» از پاسخگویی درباره «غیرعقلانی» بودن ایدهشان باشد!
* کارشناس ارشد اقتصاد
ارسال به دوستان
مرکلی که شنیدیم، مرکلی که دیدیم!
محمدحسین مهدویزادگان: سرانجام انتخابات سراسری آلمان برگزار شد و احزاب مسیحی (۲ حزب
دموکرات ـ مسیحی و سوسیال - دموکرات) یکی از سختترین شکستهای ۳ دهه اخیر خود را در آن تجربه کردند. در مقابل، ۲ حزب سوسیال ـ دموکرات و سبز توانستند نمایش خوبی در انتخابات داشته باشند و پیروز انتخابات لقب گیرند. اکنون، مذاکرات ۳ حزب سوسیال ـ دموکرات، دموکراتهای آزاد و حزب سبز بر سر تشکیل ائتلاف موسوم به چراغ راهنما (به دلیل تلفیق سه رنگ سبز، قرمز و زرد که نمادهای این سه حزب محسوب میشود) ادامه دارد.
آنچه برای بسیاری از مخاطبان اخبار آلمان تعجببرانگیز بود، رویگردانی شهروندان آلمانی از حزب آنگلا مرکل (حزب دموکرات ـ مسیحی) بود. این در حالی بود که برخی تحلیلگران داخلی در آلمان معتقد بودند مرکل بهرغم کنارهگیری خودخواسته از قدرت، به اندازهای قدرتمند است که جانشین خود در مسند صدر اعظمی آلمان را خود تعیین خواهد کرد! اما اکنون ماجرا به گونه دیگری رقم خورده و «اولاف شولتز» رهبر حزب سوسیال ـ دموکرات خود را برای حضور در مسند صدارت اعظمی آماده میکند. آخرین نظرسنجی تلویزیون (ARD) در آلمان نیز نشان میدهد اولاف شولتز از حمایت 62 درصد شهروندان آلمانی برخوردار است و در مقابل، «آرمین لاشت» رهبر حزب متبوع مرکل تنها 16 درصد در میان ژرمنها طرفدار دارد.
طی ماههای گذشته و اخیر، رسانههای غربی از مرکل به عنوان یک اسطوره سیاسی در سرزمین ژرمنها یاد میکردند. حتی برخی رسانهها به وی لقب بانوی آهنین برلین را میدادند و او را فردی بیرقیب میدانستند. مرکل در 4 دوره صدراعظمی خود، توانست بر رقبای سوسیال ـ دموکراتی مانند فرانک والتر اشتاین مایر، مارتین شولتز و اشتاین بروک غلبه کند و در راس معادلات سیاسی و اجرایی کشورش قرار گیرد اما به نظر میرسد در محاسبه وزن سیاسی مرکل، آن هم از سوی رسانههایی که خود را صدای واقعی شهروندان آلمانی و غربی میدانند اغراق زیادی صورت گرفته است! اگر مرکل نزد شهروندان آلمانی دارای اعتبار سیاسی مطلق بود، قطعا امروز شاهد شکست سنگین حزب
دموکرات ـ مسیحی و عدم اقبال افکار عمومی این کشور به آرمین لاشت، رهبر این حزب نبودیم. همگان میدانند صدر اعظم سرزمین ژرمنها، به هیچ عنوان از نتایج انتخابات سراسری کشورش رضایت ندارد و آن را فاجعهای برای خود و حزب متبوعش میداند. این بدترین بدرقهای بود که شهروندان آلمانی میتوانستند از مرکل صورت دهند.
یکی از اصلیترین دلایل رویگردانی ژرمنها از حزب متبوع مرکل، چندگانگیها و پارادوکسهایی بود که بر این حزب سایه افکنده بود. دموکرات ـ مسیحیها در حوزه سیاست خارجی و امنیت بینالمللی، مواضع شفافی اتخاذ نمیکردند و میان رویکرد اعلامی و عملیاتی آنها تفاوت آشکاری وجود داشت! به عنوان مثال، مرکل در جریان وقوع قتل جمال خاشقجی منتقد سعودی توسط بنسلمان، دستور داد صدور تسلیحات آلمانی به ریاض متوقف شود. لازم به ذکر است در دوران حضور مرکل در مسند صدارت اعظمی، برلین از اصلیترین حامیان کشتار کودکان یمنی توسط آلسعود محسوب میشد. در هر حال، پس از اعلام ممنوعیت صادرات تسلیحات آلمانی به عربستان، دولت آلمان به شرکتهای تسلیحاتی این کشور اجازه داد سلاحهای مدنظر (جهت صادرات به ریاض) را به کشورهای دیگری مانند مصر و امارات منتقل کنند تا از این طریق، به دست سعودیها برسد! در موضوع تشکیل ارتش واحد اروپایی نیز بسیاری از تحلیلگران، مواضع ضد و نقیض ژرمنها را منبعث از سردرگمی مرکل در قبال این ماجرا میدانستند. صدر اعظم آلمان در دوران ریاستجمهوری اوباما، ترامپ و اکنون، در دوران ریاستجمهوری بایدن باجهای زیادی به واشنگتن در ناتو داد و در ابتدا، مخالف تشکیل ارتش واحد اروپایی (به عنوان آلترناتیوی بالقوه در برابر ناتو) بود اما در ادامه، یک بار تشکیل این ساختار را تایید و بار دیگر نفی میکرد! این دوگانگی تا همین امروز ادامه دارد. با وجود اینکه مواضع دولت فرانسه درباره تشکیل ارتش واحد اروپایی مشخص است اما ژرمنها هنوز تکلیف رسمی و واقعی خود را با این موضوع مشخص نکردهاند! داخل آلمان نیز مرکل در 2 دوره پایانی صدر اعظمی خود، ناچار شد با رقبای سوسیال ـ دموکرات خود ائتلاف کند تا بتواند دولت را تشکیل دهد. همین مساله منجر به تشکیل دولتی آسیبپذیر و غیریکدست در طول 10 سال اخیر در برلین شد؛ دولتی که مطابق نظرسنجیها، محبوبیت آن در بهترین وضعیت ممکن از 50 درصد فراتر نرفت و البته در مواردی نیز به زیر 25 درصد رسید.
در هر حال، مروری بر آنچه طی سالهای گذشته در حوزه داخلی و خارجی برلین گذشته و فراتر از آن، خروجی نتایج انتخابات سراسری اخیر در آلمان، به وضوح نشان میدهد میان «واقعیت قدرت مرکل» و «آنچه از قدرت او القا میشود»، فاصلهای معنادار وجود دارد. بهتر است رسانههای غربی با این تصویرسازی خوش باشند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|